چرا روسیه حق دارد نگران رویای زلنسکی درباره تبدیل اوکراین به “اسرائیل بزرگ” باشد
“صحبتهای رئیسجمهور اوکراین در مقایسه کشورش با اسرائیل، این ادعای مسکو را تقویت میکند که کییف قصد اجرای برنامهای برای روسزدایی خشونتآمیز دارد.”
به گزارش صدای جامعه، جاناتان کوک، ستون نویس روزنامه میدل ایست آی، در تحلیلی درباره مواضع متقابل اخیر اوکراین و رژیم صهیونیستی و نگرانیهای روسیه در قبال این مواضع مینویسد: «دولت اسرائیل در تلاش است تا حد ممکن در مورد جنگ اوکراین موضعی بدون جنجال در پیش بگیرد، اما به نظر میرسد ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، مصمم است که اسرائیل را به مرکز صحنه بکشاند.
زلنسکی در ماه گذشته میلادی با مخاطب قرار دادن مستقیم پارلمان اسرائیل، ظاهراً درخواست سلاح از آن بهویژه سیستم رهگیر گنبد آهنین کرد؛ سیستمی که اسرائیل از آن برای متوقف کردن موشکهای کوتاهبرد شلیک شده از غزه توسط فلسطینیهایی که سعی در جلب توجه به محاصره 15 ساله اسرائیل علیه غزه داشتهاند، استفاده میکند.
اما بسیاری از سیاستمداران اسرائیلی به جای اینکه این توجه زلنسکی خوشایندشان باشد، به سخنرانی زلنسکی اعتراض کردند. زلنسکی، در آن سخنرانی رفتار روسیه با اوکراین را با “راه حل نهایی” آلمان نازی با یهودیان اروپا مقایسه کرد.
در حالی که زلنسکی خودش یهودی است اظهارات او به گوش اکثر اسرائیلیها توهین آمیز به نظر میرسید. اسرائیل تاکنون از تامین تسلیحات اوکراین یا پیوستن به غرب در جنگ اقتصادی علیه روسیه خودداری کرده است.
اسراییل تمام تلاش خود را میکند تا در قبال اوکراین یک مسیر دشوار دیپلماتیک را در پیش بگیرد. از یک سو، اسرائیل یک مشتری منطقهای ایالات متحده و تحت حمایت واشنگتن است و میخواهد این حامی خود را راضی نگه دارد. و از سوی دیگر، منافع نظامی اسرائیل در حفظ روابط خوب با مسکو است.
علاوه بر این، رهبران اسرائیل نگران تقویت این اجماع هستند که آنچه ارتش روسیه در اوکراین انجام میدهد “جنایات جنگی” بوده و در نتیجه این یک سابقه ایجاد میکند که قابل استفاده علیه اسرائیل به دلیل سوء استفادههای خود آن در سرزمینهای اشغالی است.
نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل، در ابتدا با اتخاذ نقش میانجی، حتی از زلنسکی خواست تا پیشنهاد آتش بس روسیه را بپذیرد.
با این وجود، زلنسکی قصد دارد با رفتن به سراغ مساله اسرائیل کفه ترازو را به نفع اوکراین برگرداند. او میداند که وضعیت اسفناک کشورش توجه رسانههای غربی و همدردی عمومی غرب را به خود جلب کرده است. او تمام انگیزهها را دارد تا با مستمسک قرار دادن این احساسات اسرائیل را برای حمایت آشکارتر از اوکراین متقاعد کند.
او در سخنرانی خود به این پارلمان، نقل قولی از گلدا مایر، نخستوزیر اسبق اسرائیل را به خود اختصاص داد که مدعی بود “دشمنان ما از ما میخواهند که دیگر وجود نداشته باشیم.” زلنسکی هشدار داد که روسیه قصد دارد همین کار را با اوکراین انجام دهد.
یائیر لاپید، وزیر امور خارجه اسرائیل هفته گذشته، پس از انتشار اولین تصاویر از اجساد کشتار در شهر بوچا واقع در نزدیکی کییف، لحن خود را تغییر داد. وی در توییتر خود نوشت: آزار عمدی رساندن به مردم غیرنظامی جنایت جنگی است و من آن را به شدت محکوم میکنم.
احتمالاً، اسرائیل امیدوار است که بتواند خود با این ادعا که “قصدی” برای آسیب رساندن به شهروندان فلسطینی ندارد، علیرغم این واقعیت که به غیرنظامیان آسیب وارد میکند، از چنین انتقادی دوری کند.
پنجشنبه گذشته، اسرائیل با پیوستن به آمریکا و اروپا در رأی دادن به تعلیق روسیه از عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل، در قبال مسکو یک قدم جلوتر رفت. مسکو هشدار داده بود که با این اقدام به عنوان یک “ژست غیر دوستانه” برخورد خواهد کرد که پیامدهایی برای روابط دیپلماتیک خواهد داشت.
رای اسرائیل در سازمان ملل پس از بیانیه زلنسکی با موضوع معرفی اسراییل به عنوان الگویی برای اوکراین پس از جنگ، مطرح شد. او گفت که کشورش به یک “اسرائیل بزرگ” تبدیل خواهد شد، در حالی که نیروهای مسلح در هر جنبهای از جامعه اوکراین حضوری قوی خواهند داشت.
او عنوان کرد که “در همه مؤسسات، سوپرمارکتها، سینماها، افراد مسلح مستقر خواهند بود.” به این ترتیب در آینده نزدیک، اوکراین بهجای اینکه “کاملاً لیبرال و اروپایی” باشد، بهعنوان یک جامعه شدیدا نظامی مانند اسرائیل شکل خواهد گرفت. او به عنوان توضیح اضافه کرد که اوکراین از “اقتدارگرا” شدن اجتناب خواهد کرد.
اسرائیل از آن جهت یک جامعه به شدت نظامی است که به عنوان یک جامعه مبتنی بر شهرک نشینی و استعمابر که سعی در خلع ید و جایگزینی جمعیت بومی دارد، باید با فلسطینیها به عنوان دشمنی رفتار کند که تسلیم ساختن یا اخراج کردنشان ضروری است.
برای دههها، ارتش اسرائیل و شبهنظامیان شهرکنشین دست به دست هم دادهاند تا فلسطینیها را از سرزمینشان بیرون کنند (پاکسازی قومی) و آنها را به صورت تجمیع یک اقلیت و دور از جوامع منحصرا یهودی ساخته شده در محل خود آنها (آپارتاید) نگه دارند. آیا این همان چیزی است که زلنسکی برای اوکراین در نظر دارد؟ جامعهای عمیقاً دچار تفکیک که در آن ارتش و شبه نظامیان اوکراین کسانی را که واقعاً اوکراینی نیستند بیرون میرانند؟ به طرز متناقضی، این تقریباً بر اتهاماتی که ولادیمیر پوتین علیه دولت اوکراین به جهت توجیه حمله کشورش در اواخر فوریه مطرح کرد صحت میگذارد. او مدعی شد که از اوکراین باید “هویت نازی زدوده شود” – این ادعا نزد پایتختهای غربی با نفرت روبرو شد.
اما میتوان ادعا کرد که قول زلنسکی برای ایجاد اوکراینی الگو برداری شده از روی اسرائیل، استدلال رهبر روسیه را تایید میکند.
اگر زلنسکی به قول خود مبنی بر بیرون راندن ارتش روسیه از اوکراین عمل کند، دیگر کییف نیازی به استقرار سربازان و شبه نظامیان در هر سینما و سوپرمارکت نخواهد داشت. این کشور برای دفاع از مرزهای شمالی و شرقی خود به یک ارتش بزرگ و مجهز نیاز دارد. اما به نظر میرسد رئیس جمهور اوکراین، روسیه را تنها دشمن اوکراین نمیبیند.
پس او نگران چیست؟ برای درک این موضوع، باید سخنرانیهای پوتین را تجزیه و تحلیل کنیم.
ادعای رئیس جمهور روسیه درخصوص “نازی زدایی” از اوکراین برای توجیه حمله به این کشور مبتنی بر این ایده است که عناصر فاشیست در ارتش اوکراین دخیل در کشتار و پاکسازی قومی علیه یک جمعیت بزرگ روستبارها در داخل اوکراین و در منطقه دونباس در مرز با روسیه هستند.
روسیه مدعی شده است که بخشی از دلیل حضور نیروها در آنجا در سمت شرق اوکراین جلوگیری از انجام چنین جنایتهایی – اغلب توصیف شده به عنوان “روسزدایی”- است. پوتین حتی از اصطلاح “نسل کشی” استفاده کرده است.
پس از اعتراضات گسترده سال 2014 شهر کییف و برکنار کردن دولت متمایل به روسیه مستقر در آن زمان در اوکراین، این کشور درگیر جنگ داخلی در سمت شرق خود شده است.
از نظر برخی ناظران، اتفاقی که هشت سال پیش در اوکراین رخ داد مشکوک و شبیه به یک “کودتای نرم” با حمایت آمریکا بود در حالی که یکی از مقامات ارشد وقت کاخ سفید یعنی ویکتوریا نولاند که در آن زمان به کییف اعزام شد، در صحبتهایی که نوار آن انتشار یافت صحبت از این میکرد که چه کسی باید به عنوان “رئیس جمهور جدید” اوکراین منصوب شود.
اقدامات متعاقب بعدی دولت ملی گرای جدید کییف، فقط شامل دشمنی با روسیه از طریق لابی برای پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپا نبود. کییف همچنین قوانینی را تصویب کرد که به موجب آنها به شدت جایگاه زبان روسی در اوکراین را که بخشهای زیادی از مردم این کشور به آن صحبت میکنند تنزل داد و شبهنظامیان نئونازی و علنا ضد روسیه مانند گردان آزوف را در ارتش اوکراین ادغام کرد.
از زمان وقوع حمله روسیه، زلنسکی همچنین فعالیت ۱۱ حزب مخالف دولتش را ممنوع کرده است، زیرا آنها حامی روسیه یا جوامع روس زبان اوکراین هستند.
رسانههای غربی با مستمسک قرار دادن ادعای پوتین در خصوص “نازی زدایی” هرگونه اشاره به مشکل دیرینه نئونازیها در اوکراین را به عنوان “اشاعه اطلاعات غلط از سوی روسیه” توصیف کردند. این در حالی است که همین رسانه چند سال پیش به طور گسترده در مورد وجود این مشکل در اوکراین گزارش کرده بودند.
اما – حداقل از منظر مسکو – مساله گردان آزوف و گروههایی مانند آن، این است که آنها نماینده یک نوع قدرتمند از ملی گرایی افراطی اوکراینی هستند که نه تنها همکاری تاریخی اوکراین با آلمان نازی را جشن میگیرند، بلکه روستبارهای اوکراین را به عنوان یک تهدید میبینند.
از زمان تغییر دولت اوکراین در سال 2014، گروههایی مانند گردان آزوف در خط مقدم جنگ داخلی در منطقه دونباس، جایی که روستبارها در آنجا متمرکز هستند، قرار گرفتهاند. درگیریهای آن حوزه جان حداقل 14000 نفر را گرفته و صدها هزار اوکراینی دیگر را آواره کرده است.
این ممکن است توضیح دهد که چرا حتی یک خبرنگار بیبیسی در بازدید از یکی از آن شهرهای حوزه شرق اوکراین مجبور شد – هرچند با اکراه – بپذیرد که ظاهرا برخی از اوکراینیهایی که با او مصاحبه کردند، دولت خودشان متعلق به زلنسکی را بیشتر از پوتین یا کرملین به عنوان یک مشکل در نظر میگیرند.
این ما را به این سوال برمیگرداند که چرا زلنسکی ممکن است اینقدر مشتاق الگوبرداری از اسرائیل برای اوکراین باشد – و چرا چنین تحولی مسکو را عصبی میسازد.
اسرائیل همه فلسطینیهای تحت حاکمیت خود را – چه شهروندان داخل اسرائیل و چه شهروندان مناطق دیگر اراضی اشغالی- بهعنوان ستون پنجم بالقوه در نظر میگیرد که برای نابودی اسرائیل بزرگ از درون به نمایندگی از میلیونها فلسطینی آواره دیگر و ساکن کلیت جهان عرب تلاش میکنند.
اما در حالی که بسیاری در جهان به طور فزایندهای نسبت به رفتار اسرائیل با فلسطینیها ابراز تأسف میکنند، رهبری اوکراین همه جوره نشان داده که معتقد است این مدل آپارتاید افراطی قومی-ملی گرا، یک الگوی ایده آل برای اوکراین است که اگر این درست باشد، برخی از دلایل پوتین برای حمله را – گرچه توجیه نمیکند – اعتبار میبخشد، از جمله جلوگیری از اخراج جوامع روس تبار از اوکراین و جایگزینی آنها با طرفداران ایدئولوژی نئونازی همچون اعضای گردان آزوف در پشت درهای روسیه.
حتی اگر اوکراین در نهایت موفق به بیرون راندن ارتش روسیه شود، سلاحهای غربی در دست اوکراینیها از جمله شبه نظامیانی مانند گردان آزوف باقی خواهند ماند.
اگر رویای زلنسکی مبنی بر تبدیل شدن اوکراین به یک “اسرائیل بزرگ” با خروج سربازان روسی محقق شود، به احتمال زیاد پایانی پر خونریزی مطرح نخواهد بود، بلکه صرفاً فصل جدیدی در آسیبهای اوکراین رقم خواهد خورد.»
.