آیتالله سروش محلاتی: آقای دعایی دلش برای همه می سوخت
برای عده ای سخت است دین مبتنی بر رحمت را بپذیرند
🔻استاد حوزه علمیه قم در مراسم چهلم مرحوم دعایی در حرم امام خمینی(س): در برابر کسانی که دین منهای رحمت را می پذیرند و می پسندند، آیات شریفه قرآن سخن از عبادالرحمان به میان می آورد و سخن از عبادالرحیم نیست.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه برای عده ای سخت است دین مبتنی بر رحمت را بپذیرند، گفت: می توانیم شهادت بدهیم آقای دعایی دلش برای همه می سوخت، به همه احترام می گذاشت و در برابر همه انسان ها تواضع داشت؛ و اگر کسی جزو عبادالرحمان بود، حشر او هم با رحمان خواهد بود؛ اگر دنیا زندگی رحمانی داشت، حشر و آخرت او همان گونه خواهد بود.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی در مراسم چهلمین روز درگذشت سید محمود دعایی در حرم امام خمینی(س)، گفت: قرآن کریم دو محور اساسی دارد؛ یک محور عبودیت و بندگی انسان و محور دوم ربوبیت حق تعالی است. اما در محور اول که موضوع بندگی انسان مطرح هست، تعبیرات قرآن کریم متفاوت است.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: عبد و بنده وقتی نسبت و اضافه ای با حق تعالی پیدا می کند، سه تعبیر در قرآن کریم در این باره دیده می شود. تعبیر اول آیاتی است که خداوند عبد را به خود نسبت می دهد و «بنده من» می گوید. تعبیر دوم آیاتی است که خداوند سخن از «عبدالله» می گوید. تعبیر سوم اضافه ای است که عبد با خصوص اسم «الرحمان» پیدا می کند؛ با تعبیرات مختلفی که در آیات شریف قرآن دیده می شود.
وی افزود: درباره تعبیر اول، این آیه شریفه سوره زمر می فرماید«بَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه». یعنی بشارت بده بندگان من را، همان کسانی که سخنان را می شنوند و بهترین آنها را تبعیت می کنند. تعریفی از «بنده من» از این آیه شریفه استفاده می شود. آیه دیگر می فرماید «اِنَّ عِبادی لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ» یعنی بر بندگان من سلطه ای نداری. این اضافه نوعی از تکریم برای بنده ای است که با خداوند چنین نسبتی را پیدا می کند و نهایت آن هم به آنجا می رسد که «یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة فَادخلی فِی عِبادی».
سروش محلاتی ادامه داد: اما تعبیر «عبدالله» در قرآن کریم مکرر است. مثل جملاتی که از زبان عیسی بن مریم نقل می شود. ولی شگفت آور این است که در میان همه اسماء الهی که در قرآن کریم دیده می شوند، اضافه «عبد» به غیر از اسم شریف «الرحمان» نمی بینیم. نکته دوم این است که اگر تفاوت بین رحمان و رحیم در عام بودن و خاص بودن است و رحمت رحمانی توسعه بیشتری دارد و مؤمن و کافر را شامل می شود و دنیا و آخرت را در بر می گیرد، آیا مناسب نیست که ارتباط انسان مؤمن با اسم «رحیم» باشد که به مؤمنان اختصاص دارد؟!
وی اظهار داشت: نکته سوم این است که در هیچ یک از اضافه هایی که اشاره کردم، قرآن کریم وارد توصیف و شرح و بسط نشده است؛ مثلا توصیفی از کسانی که عبدالله هستند و یا شرحی از احوالات کسانی که اضافه به خود حق پیدا می کنند و «عبادی» می شوند. اما خداوند آیات متعددی را به توصیف و معرفی «عبادالرحمان» اختصاص داده است. نکته چهارم این است که وقتی این توصیف آغاز می شود، نوع معرفی «عبادالرحمان» شگفت آور است. چون خداوند در ابتدای سوره بقره می فرماید متقین ایمان به غیب و آخرت دارند و در سوره مؤمنون توصیف کرد که آنها نماز را به خوبی به جا می آورند. اما آنجا که صحبت از عبادالرحمان هست، از آسمان به زمین می آید و حتی از عبادت به ارتباط با انسان ها بر می گردد.
استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه سمت مسأله در قرآن درباره عبادالرحمان کاملا متفاوت است، گفت: در قرآن کریم وقتی سخن از احتجاج با مشرکین است، بیشترین حساسیت مشرکین نسبت به «الرحمان» است. وقتی به مشرکین گفته می شود برای رحمان سجده کنید، می گفتند رحمان چیست؟ به تعبیر علامه، نمی گفتند رحمان کیست؟ آنها ارتباطی با رحمان ندارند و رحمان را انکار می کنند و نمی توانند رحمت واسعه الهی را درک کنند و بهره ببرند.
وی افزود: شگفت آور است که امروز عده ای مسلمان شعارشان در زندگی این باشد که «رحمان» چیست؟ و وقتی صحبت از رحمت واسعه الهی به میان آمد، مشکل پیدا می کنند. برای آنها سخت است دین مبتنی بر رحمت را بپذیرند. در برابر کسانی که دین منهای رحمت را می پذیرند و می پسندند، آیات شریفه قرآن سخن از عبادالرحمان به میان می آورد و سخن از عبادالرحیم نیست. چون مؤمنان معتقدند ما مورد عنایت ویژه خدا قرار داریم، نباید چنین ادعایی کنیم.
سروش محلاتی تأکید کرد: آیا چنین ظرفیتی داریم که به همه موجودات عشق بورزیم و نسبت به همه مخلوقات الهی رحمت داشته باشیم؟! تفسیری منتسب به محی الدین ولی در واقع تأویلات عبدالرزاق است. در ذیل آیه ای از قرآن اشاره می کند اسم هایی که مضاف الیه عبد قرار می گیرد مثل عبدالغفور، عبدالله، عبدالکریم و امثال اینها نشان می دهد برخی از اشخاص ظرفیت های خاص و ویژه ای دارند و در میان همه اسماء الهی وسیع ترین اسم، رحمان است.
وی اظهار داشت: عبدالرحمان بندگانی هستند که دل های آنها اقیانوسی از رحمت است که با هیچ وضعی و در هیچ شرایطی این رحمت را از دست نمی دهند. این رحمت حد و مرزی نمی شناسد و در این رحمت جدول بندی و تقسیم بندی نیست. این رحمت، رحمانی است؛ نه رحیمی که اختصاص به افراد خاص داشته باشد.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: عبادالرحمان کسانی هستند که «الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً». شاید در نگاه اول ارتباط بین این تعریف و آن معرف خیلی روشن نباشد. اتفاقا لطافت کلام حق در همین جا است که شما عبادالرحمن را در مسجد، معبد، صومعه، مدرسه سراغ نگیرید؛ عبادالرحمان را در این لباس و آن لباس سراغ نگیرید. هرکس عبادالرحمان است اول از نوع راه رفتنش او را بشناسید که اگر با سنگینی و تکبر راه می رود جزو عبادالرحمان نیست.
وی افزود: نکته ای که مرحوم علامه در آغاز جلد اول تفسیر المیزان دارد، توضیحی بر این آیه در سوره فرقان است که می فرماید بنده خدا یک شخصیت درونی و یک ظاهر بیرونی دارد؛ که این بندگی در رفتار انسان خودش را نشان می دهد. اول باید رفتار انسان ها و نوع برخورد آنها را دید و تشخیص داد که آیا آن شخص جزو عبادالرحمان هست یا نیست. آدرس اشتباه به شما ندهند و شما را با علائم کاذب اغفال نکنند. کسی که به دیگران اعتنا ندارد و از حرکات و راه رفتنش تکبر و استبداد می ریزد، هرگز نمی تواند از عبادالرحمان باشد؛ ولو اینکه برخی از خصوصیات دیگر را داشته باشد.
سروش محلاتی ادامه داد: امتیاز و علامت دوم این است که اگر انسان جاهلی با او برخورد کرد، چه برخوردی با رفتارهای نسنجیده افراد جاهل دارد؟ اگر مسأله رحمت رحمانی است که حد و مرزی نمی شناسد، هرکسی با آنها مواجهه پیدا می کند و هر برخوردی توأم با زشت ترین رفتارهای هم که داشته باشد، باز برخورد عبادالرحمان شایسته و زیبا است.
وی یادآور شد: ما در عصر و زمان خودمان، در حد آشنایی هایی که خودمان داریم، می توانیم شهادت بدهیم آقای دعایی یکی از انسان هایی است که مشی، رفتار و شخصیت او یادآور این آیات بود و حتی از این خط و مرزها در احترام و تکریم به انسان ها عبور کرده بود، دلش برای همه می سوخت، به همه احترام می گذاشت و در برابر همه انسان ها تواضع داشت؛ و اگر کسی جزو عبادالرحمان بود، حشر او هم با رحمان خواهد بود؛ اگر دنیا زندگی رحمانی داشت، حشر و آخرت او همان گونه خواهد بود.