لایروبی کانال آشوراده و چند هشدار
تالاب میانکاله در استان مازندران و در ۴۵ کیلومتری شهر بهشهر قرار گرفته و در جنوب تالاب میانکاله – بزرگترین خلیج در جنوب شرقی دریای خزر – واقع شده است. این خلیج طول ۷۰ کیلومتر و مساحت ۴۰۰ کیلومتر دارد. عمق این خلیج نیز از غرب به شرق تا ضلع جنوبی شبه جزیره آشوراده افزایش یافته است. در سالهای اخیر افزایش نرخ رسوبگذاری، کاهش دبی آب ورودی به رودها به دلیل احداث سد در بالادست رودها و افزایش جمعیت باعث ایجاد مشکلاتی برای این اکوسیستم شده بهگونهای که عمق این خلیج بسیار کم شده، ضمن آنکه کانال های ارتباط آن با خزر کوچک شده است و امکان تبادل آب از طریق یک کانال بسیار کوچکی صورت می گیرد.
به گزارش صدای جامعه، لایروبی خلیج گرگان یکی از دغدغههای مسئولان استانی است و علی زنگانه – استاندار گلستان – لایروبی خلیج گرگان را یکی از اولویت های اصلی توسعه ای استان گلستان ذکر کرده است در این میان البته برخی کارشناسان مانند مرضیه لک – رییس پژوهشکده زمین شناسی – معتقدند که مشکل این خلیج با لایروبی برطرف نخواهد شد و این گونه نیست که با لایروبی آب خلیج گرگان افزایش یابد. لایروبی کانال “خوزینی و آشوراده” نیز می تواند مشکلات جدیدتری را برای این منطقه ایجاد کند چرا که در حال حاضر تبادل میان آب دریای خزر و خلیج گرگان از آبراهه بسیار باریکی که باقیمانده است، صورت می گیرد.
در انتهای کار دولت دوازدهم کارگروه ملی تالابها برگزار و مقرر شد در یک بازه پنج ساله و با تزریق ۹۰۰ میلیارد تومان اعتبار اقدام عملی برای نجات خلیج گرگان صورت بپذیرد. پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم این موضوع به دستور ابراهیم رییسی – رییس جمهوری – در اسفندماه سال گذشته پیگیری شد و هیأت وزیران تخصیص اعتبار مورد نیاز برای اجرای این طرح را نیز به تصویب رساند. سازمان بنادر و دریانوردی مسئول انجام این کار شد و سازمان محیط زیست بر اهمیت لایروبی خلیج گرگان تاکید کرد. در حالی این کار در حال انجام است که برخی فعالان حوزه محیط زیست معتقدند این طرح بهانهای برای ایجاد مسیر دسترسی به پلاژ، مراکز پرورش ماهی در قفس و گردشگری دریایی است.
حر منصوری – دیدهبان میانکاله – در گفتوگو با صدای جامعه درباره آخرین وضعیت آشوراده توضیح میداد و میگفت: در حال حاضر آشوراده با دو مسئله مواجه است؛ اول جادهای که سمت بازار بندرترکمن حوالی تالاب ایجاد میکنند که البته با واکنشی که بعد از اطلاعرسانی صورت گرفت جاده تعطیل شد. دوم بحث لایروبی که مدت کوتاهی تعطیل بود ولی دوباره شروع شده است.
این دیدهبان میانکاله به اقدامات لازم جهت جلوگیری از این آسیبها اشاره و ابراز عقیده میکرد که به بهانه نجاتبخشی خلیج گرگان و تالاب میانکاله اقداماتی در حال انجام است که عملا هیچ تاثیری نداشته و منفعت زیستمحیطی ندارد چراکه قسمتهای شرقی تالاب عمق کمی دارد و پس از ادامهدار شدن کاهش تراز و منفی شدن تراز آب دریای خزر، ارتباط قسمتهای مورد نظر با تالاب بهطور کامل قطع خواهد شد.
منصوری اظهار کرد: برای کمک به تالاب هنگام افت تراز آب دریای خزر و به منظور حفظ ارتباط تالاب و دریا لازم است علاوه بر قسمتهای مرکزی تالاب – که بسیار از بخشی که در حال حاضر آن را لایروبی میکنند، فاصله دارد – قسمت دیگری از تالاب به دریا راه پیدا کند اما با روش کنونی لایروبی این هدف محقق نمیشود.
احیای تالاب یا توسعه گردشگری؟
به اعتقاد منصوری، هدف از این کار به نجاتبخشی میانکاله و خلیج گرگان باز نمیگردد بلکه بیشتر بحث توسعه گردشگری بهصورت متمرکز و گسترده مطرح است. در واقع قصد ایجاد گردشگری متمرکز در قسمتهای شمال شرقی تالاب را با ساخت مکانهایی مانند پلاژ دارند.
مسعود باقرزادهکریمی – مدیرکل سابق دفتر حفاظت و احیای تالابها – نیز لایروبی این کانال را بیشتر با هدف ارتباط قایقرانی به بندر و اسکله جدید در خلیج سمت بندرترکمن میداند و اظهار میکند:” من بر این موضوع تاکیدی ندارم و کسی را متهم نمیکنم، براساس مشاهده مسیر کانال در نقشه مربوطه این حدس و گمان را دارم که لایروبی به اسم تالاب و به کام قایقرانی است اما هنوز کسی این ادعا را تایید نکردهاست.” در تلاش برای بررسی کارشناسی این موضوع هستیم و اگر واقعا برداشت این نیت اشتباه است باید به طور شفاف هدف اصلی لایروبی را توضیح دهند.
باقرزادهکریمی رفتوآمد قایق در کانال را به علت هزینه خرج شده توسط دولت طبیعی میداند اما تاکید میکند این نباید باعث توجه به اقدامات فرعی و عدم توجه به مسئله اصلی شود.
فعالیت شرکتهای پرورش ماهی در قفس در میانکاله
منصوری با توجه به فعالیت شرکتهای پرورش ماهی در قفس نیز توضیح میدهد: در حال حاضر تعدادی از شرکتهای مجموعه پرورشماهی در قفس در قسمتهای جنوب شرقی دریای خزر و محدوده میانکاله کار میکنند و گویا قصد اخذ مجوز گردشگری دریایی را نیز دارند که در مجموعه خود هر دو کار را انجام دهند. در این صورت به مسیر دسترسی نیاز دارند و این پروژه در کوتاه مدت به ایجاد مسیر دسترسی برای آنها کمک میکند تا بتوانند مجوزهای مورد نظر خود رو بگیرند. در واقع به اسم نجات میانکاله به این مجموعهها با بودجه دولت کمک میشود.
میانکاله به منشاء کانون ریزگردها بدل خواهد شد؟
از سوی دیگر منصوری دیدهبان میانکاله به تاثیر تداوم این تخریبها در محیط زیست منطقه و ایجاد کانون ریزگردها اشاره میکند و میگوید: در ابتدا بحث ریزگردها مطرح نبود و با گزارش تصویری و فیلم فرضیه ریزگردها مطرح شد.
وی به منشاء ریزگردها در منطقه اشاره و اظهار میکند: در واقع از کف کانال رسوب را بالا میآروند و لایهبرداری میکنند، ۱۰۰ هکتار رسوبی را در آنجا دپو میکنند که دارای قطرمیکرونی است و میتواند منشاء ریزگردها شود. وقتی این رسوبها در معرض هوا و باد قرار بگیرد، با توجه به فاصله کم با منطقه قطعا می تواند منشا ریزگرد در بندرترکمن شوند.
لایروبی،محیط امن زندگی پرندگان را از بین خواهدبرد
منصوری با هشدار نسبت به خطر افتادن فضای امن پرندگان زمستانگذران میگوید: در حال حاضر در منطقهای برای لایروبی کار میکنند که یکی از مهم ترین قسمتهای جزیره آشوراده است و تمرکز زیاد و حضور پرندگان زمستانگذران را در طول پاییز و زمستان داریم؛ موقعیتی بسیار حساس و مکانی امن در طول زمستان برای تجمع پرندگان که با “دستکاری” فضا امن پرندگان را از بین میرود.
دیدهبان میانکاله با اشاره به موضوع ارتباط اکولوژیک، به لایروبی کانال خزینی – راه ارتباطی دایمی خلیج گرگان با دریای خزر – در گذشته اشاره میکند و توضیح میدهد: کانال خزینی ارتباط کمی با مناطق پرعمق میانکاله دارد و منطقه و محل آسیبپذیر برای تمرکز و حضور پرندگان نیست که باعث ایجاد مشکلی جدی شود.
منصوری تاکید میکند: یکی از متمرکزترین محلهای “زمستانی گذران” پرندگان در شرق شبهجزیره میانکاله، تالاب میانکاله و آشوراده است که با لایروبی باعث تخریب جمعیت چندصدهزارتایی پرندگان خواهندشد.
در این راستا مسعود باقرزاده کریمی -مدیرکل سابق دفتر حفاظت و احیای تالابها – به مطالعات مرکز ملی اقیانوسشناسی درباره چرخه آب در تالاب اشاره و اظهار میکند: بنابر این مطالعات، گردش آب در تالاب و تهویه آن بهتر انجام میشود بنابراین شاهد مرگومیر پرندگان نخواهیم بود این در حالیست که در سال ۹۸ و ۹۹ شاهد مرگومیر پرندگان در خط ساحلی ، حاشیه جنوبی تالاب و در محلی بودیم که سیلابها وارد تالاب میشوند.
به گفته وی، ورود سیلابها به تالاب باعث وارد شدن مواد مغذی میشود اما در تالاب میانکاله به علت کشاورزی گسترده، متراکم و پرورش ماهی در حاشیه جنوبی، سیلابها تمامی آلودگیها، تجمع سموم و آفتکش های موجود در خاک مزارع را شسته و وارد تالابها میکند. آلوده شدن و مسمومیت آب تالاب نیز باعث مرگومیر پرندهها میشود.
این کارشناس آب و تالاب به طرح لایروبی کانالهای منتهی به تالاب که توسط سازمان محیطزیست تدوین شده، اشاره میکندو میگوید: براساس این طرح هیچ مانعی در مسیر سیلابها نباید باشد که به راحتی از مسیر کانالها عبور کنند و با وارد شدن به مزارع خسارت نبینند و آلوده نشوند. بنابراین سیلابها تا زمانی که در مسیر کانالهای خود هستند آلوده نیستند ولی با منحرف شدن از مسیر و عبور سیلاب آلوده شده در مزارع از کانالهای انباشته شده از رسوب، تلفات پرندگان را خواهیم داشت.
وی تاکید میکند: وزارت نیرو و سازمان محیطزیست این لایروبیها را در سنوات گذشته انجام داده بودند.
باقرزادهکریمی اظهار میکند: این تنها یک نظریه است که به نظر میرسد تحلیل منطقی دارد. بر اساس این نظریه ادعای اینکه اگر آب وارد تالابها شود، تلفات نخواهیم داشت قابل اعتنا نیست. در نتیجه این کانالها تاثیر کمی و کیفی معناداری نخواهند داشت.
اما و اگرهای لایروبی کانال خزینی
دیدهبان میانکاله به هزینه بسیار پایین لایروبی منطقه کانال «خزینی» و دیدگاه کارشناسان متخصص درباره موضوع اشاره میکند و میافزاید: بنابر نظرات کارشناسان، ارتباط قسمتهای شرقی تالاب با دریا با کاهش تراز دریای خزر قطع خواهد شد، به این جهت لایروبی و ایجاد ارتباط، منطقی نخواهد بود چراکه تنها یک تا دو سال دوام خواهد داشت.
منصوری، “منطقیترین” شکل را ارتباط قسمتهای عمیق تالاب به دریا می داند و میگوید: یکی از مناسبترین گزینهها که در گذشته نیز به دریا ارتباط داشته و در حالحاضر ارتباط آن قطع شده، کانال خزینی است. شکل این کانال، فشاری را با خود همراه میکند که آب مانع ورود رسوب به تالاب میشود.
منصوری به بیان تاریخچه کانال خزینی میپردازد و میگوید: این کانال در گذشته محل رفتوآمد کشتیهای روسی در طی سال بوده که در بندر گز پهلو میگرفتند. ارتش سرخ نیز در زمان پیوستن به متفقین، کشتیهای خود را با عبور از این کانال وارد ایران کردهاست.
وی شاهد این ادعا را صرفنظر از کتب و گزارشهای تاریخی، سربازخانهای در منطقه جهانشاهی میداند که امنیت این کانال حیاتی را تامین میکرد، بدین جهت روسها سالها این کانال طبیعی را برای پهلو گرفتن در بندر گز لایروبی میکردند.
کانال چپقلی و لایروبی
منصوری به لایروبی کانال «چپقلی» نیز اشاره میکند و میگوید: به علت اینکه کانال چپقلی در حاشیه شهر بندرترکمن واقع شدهاست، با لایروبی این کانال میتوان گلولای و رسوب ناشی از لایروبی را به خارج از شهر منتقل کرد. در بعضی موارد نیز میتوان گلولای را به کشاورزان و صنعتگران برای فعالیتهای مختلفشان فروخت.
دیدهبان میانکاله با توجه به وجود دو کانال چپقلی و آشوراده اظهار میکند: این دو کانال صرف نظر از مشکلات و ریسکهایی که دارند، به دلیل شکل جغرافیایی، با عمیق کردن کانال، رسوب را وارد تالاب میکنند؛ یعنی نه تنها کمککننده نیستند بلکه با گذر زمان رسوب بیشتری را نیز وارد تالاب میکنند.
به اعتقاد منصوری لایروبی کانال آشوراده، برخلاف کانال خزینی و چپقلی مشکلات بسیار زیادی خواهد داشت بعنوان مثال به علت عدم دسترسی کانال آشوراده به بیرون، مجبور به ایجاد ۱۰۰ هکتار ” پشته رسوبی” شدهاند که خطر قابلتوجه و تهدید بسیار بزرگی برای این زیستگاه است.
لایروبی و نظریههایش
شکل علمی لایروبی تالاب آشوراده ، موضوعی است که باقرزادهکریمی مطرح و در این راستا به «قانون ظروف مرتبط» اشاره میکند و میگوید: تالاب و دریا دو ظرف مرتبط به هم هستند که تراز سطح بالایی را تراز آب دریا تعیین میکند؛ به عبارتی با بالاآمدن آب دریا، سطح آب تالاب نیز بالا میآید و بالعکس.
وی درباره کانال چپقلی و آشوراده اظهارمیکند: بین تالاب و دریا رسوباتی انباشته شده که در گذشته این رسوبات کمتر بوده است. بهتدریج به جهت تردد قایقها در مسیرهای دارای عمق بیشتر و با وجود دو آبراهه طبیعی(کانال)، ارتفاع تپهها کم و زیاد شده و باعث انباشت بیشتر رسوبات شدهاند.
باقرزادهکریمی به تحلیلی از موضوع کاهش آب خلیجگرگان میپردازد و میگوید: بنابر نظریهای با لایروبی خلیج گرگان، آب دریا وارد تالاب شده و باعث افزایش آب تالاب میشود در حالیکه این تحلیل و نظریه درست نیست، چراکه با فرض عدم لایروبی، با بالا آمدن تراز آب دریا از طریق راه ارتباطی که وجود دارد هرچند با عمق کم آب وارد تالاب میشود. سطح تراز دریا از ترازهای غربی تالاب پایینتر آمده و بخشهای غربی آب نمیآید اما بخشهای شرقی کماکان آب دارند.
این کارشناس محیطزیست با اشاره به پیشبینی مرکز ملی اقیانوسشناسی به پایین آمدن تراز آب دریا میگوید: با پایین آمدن آب دریا، پشتهها مانع ارتباط آب دریایخزر و خلیج میشوند و ارتباط آبی بین این دو را نخواهیمداشت. درصورت عدم ورود آب شیرین به تالاب، آب تبخیر شده و تمام میشود، بهعبارتی تالاب خشک خواهد شد بنابراین با لایروبی این کانالها نیز در صورت پایین آمدن تراز آب دریا باز هم تالاب خشک میشود.
وی میافزاید: براساس مطالعات مرکز ملیاقیانوسشناسی، حفر کانال ها تاثیری در افزایش حجم آب خلیج گرگان نخواهد داشت بنابراین حفاری با هدف افزایش آب تالاب، به لحاظ علمی مردود است.
این کارشناس آب و تالاب در ادامه به مطالعات و ارزیابی فنی صورت گرفته درباره طرح دیگری برای عدم لایروبی و تراز پایین آب دریا اشاره میکند و میگوید: بر اساس این طرح آب دریا را از بخش دیگر شبه جزیره میانکاله به تالاب پمپاژ شده یا با لایروبی کانال خزینی آب وارد تالاب میشود. به طور کلی از هر طریقی با استفاده از ترازهای بالاتر و غربی تالاب و دریا انتقال آب را انجام میدهیم.
وی تاکید میکند: حسن عدم لایروبی با توجه به تراز پایین آب دریا این است که آب تالاب وارد دریا نمیشود؛ یعنی تالاب را پر میکنیم ولی کانالی نیست که به صورت اتوماتیک آب از تالاب وارد دریا شود چراکه در صورت پایین آمدن تراز آب دریا، جریان آب از تالاب به دریا خواهد رسید. در نتیجه پشتهها مانند سد عمل میکنند که با آب پمپاژ شده از قسمتهای دیگر در تالاب حفظ میشود اما در صورت لایروبی، اگر تراز آب دریا هم پایین رود، روش پمپاژ جواب نخواهدداد. روش پمپاژ آب به عنوان یک روش جایگزین برای تامین آب تالاب در شرایط عدم لایروبی است.
این کارشناس محیطزیست به منابع محدود اعتباری دولت و دستگاههای اجرایی اشاره میکند و توضیح میدهد: راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت مصوب شده برای نجات میانکاله در ستاد ملی تالابها، نیازمند تامین اعتبار، تهیه طرح و انجام عملیات اجرایی است ، با شرایط فعلی دولت را ناخواسته به سمت فکر به احیای تالاب میبریم، درنتیجه تامین اعتبار برای این لایروبی انجام میدهد اما در پایان با عدم نتیجه مطلوب، دولت علت عدم استفاده از دیگر راهکارها را خواستار میشود. بدین جهت باید به سایر راهکارها توجه کنیم و به این راهکار “مشکوک و دارای علامت سوال” نپردازیم.
باقرزادهکریمی تاکید میکند: “کارشناسانی مانند من، مخالف لایروبی هستیم نه مخالف احیای تالابها”
این کارشناس آب و تالاب توجه به مطالعات انجام شده توسط مرکز ملی اقیانوسشناسی که دستور آن را ستاد ملی تالابها صادر کرده بود ضروری میداند و میافزاید: این مطالعات مرجع تصمیمگیریهای ستاد ملی تالابها بوده و به صراحت بیان شده این کانالها تاثیری در افزایش تراز آب تالاب نخواهندداشت. تحلیل کارشناسی من نیز این است که این لایروبی بیش از داشتن مزایا، دارای معایبی است و تاکید میکنم دولت باید به سایر راهکارها توجه ویژه داشته باشد.
باقرزادهکریمی در پاسخ به ارائه پیشنهادات خود برای وضعیت فعلی، توجه به مصوبات ستاد ملی تالابها در دفتر حفاظت احیای تالابها را ضروری میداند و توضیح میدهد: این مصوبات بسیار واضح راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت، دستگاه مسئول، منابع اعتباری و حجم عملیات را مشخص کرده است. به نظر میرسد دولت باید همان راهکارها را در اولویت و دستورکار خود قراردهد.
این کارشناس آب و تالاب درباره “لایروبی” که یکی از راهکارهای مطرح شده در مصوبات است، توضیح میدهد: بر اساس مصوبات سومین جلسه ستاد ملی تالابها، عملیات اجرایی لایروبی تالابها باید بعد از مطالعات و بررسیهای میدانی و نقشهبرداریها صورت میگرفت البته «چون حدود یک سال و نیم است از سازمان محیط زیست جدا شدهام اطلاعات دقیقی از اینکه این مطالعات انجام شده یا خیر؟ ندارم.»
وی با بیان اینکه بنابر ادعای مرکز ملی اقیانوسشناسی، لایروبی باعث کمک به تهویه تالابها میشود، خاطرنشان میکند:در سال ۹۸ و ۹۹ تلفات بیشمار پرندگان باعث سردرگمی سازمان محیط زیست شد. با توجه به این تجربه و به دلیل اینکه کانالها حداقل گردش مناسب آب را ایجاد میکنند با انجام راهکار لایروبی موافقت شد.
باقرزادهکریمی در پایان این راهکار را دارای “علامتسوال های بیشمار” میداند و میگوید: باید مجدد معایب و مزایای این راهکار را سنجید و مقداری با احتیاط حرکت کرد که حداقل خسارت بیشتری را به تالابها نزنیم.
انتهای پیام