تراژدی شکست قهرمان در نمایش برف سیاه

بابک داور نویسنده و کارگردان نمایش «برف سیاه» گفت: این نمایش شبیه به فیلم‌های نوآر است. در این نمایش نیز قهرمان تنها یا قهرمان‌های تنها وجود دارد که در نهایت شکست می خورد. 

به گفته داور، نمایش از شبی شروع می‌شود که نویسنده داستان قصد خودکشی دارد اما درست در لحظه آخر، ورود یک مهمان ناخوانده، باعث می‌شود این نویسنده به زندگی برگرده و وارد یک بازی شود. 

او درباره ژانر این نمایش می گوید، شب، سایه‌ها، باران، خیابان‌های ناامن، جنایت، معما و‌…از دیگر مشخصه‌های این فیلم‌های پلیسی-معمایی است. «برف سیاه» یک نمایش رئالیستی است که طراحی صحنه و لباس آن متاثر از همین سبک واقع گرایی است. 

تراژدی شکست قهرمان در این نمایش

کارگردان نمایش «برف سیاه» درباره پیام این نمایش به مخاطب می‌گوید، من نمایش اجرا نمی کنم که  پیامی به مخاطب  برسانم.
ترجیح می‌دم برای مخاطبم داستان تعریف کنم و به او اجازه فکر کردن بدهم. البته صحبتم به این معنی نیست که ساخته‌ من هیچ مفهومی برای ارائه ندارد. در نمایش من، تاریخ ، ادبیات ، فلسفه و روان‌شناسی وجود دارد. در نهایت باید بگویم که این نمایش به طور تخصصی به یک بیماری خاص مربوط به روان هم پرداخت کرده که بخاطر شرایط داستان، فکر کنم بهتر است که فعلاً راجع به آن  صحبت نکنیم.

او از تفکراتی می‌گوید: که وارد این نمایش کرده است، اصلاً دوست ندارم  دایره تفکرات خودم را به یک تفکر خاص محدود کنم، ترجیح می‌دهم نگاهم به زندگی، عمیق‌تر باشد. دلیل انتخابم، شباهت داستان و موقعیت پیش آمده برای نویسنده به حس و حال فیلم‌های سیاه بود. همیشه برای داستان و کار تصمیم می‌گیرم و ترجیح می‌دهم که همه‌چیز در اختیار درام و روایت باشد. هر چیزی که کمک کند، می‌ماند و چیزی که کمک نکند، حذف می‌شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا