“می‌دانیم برای چه می‌جنگیم”

کمک، بهبودی و مبارزه؛ روایت محققانی است که در مواجهه با یک جنگ هولناک، کنشگر، پناهنده و سرباز شده‌اند.

به گزارش صدای جامعه و به نقل از نیچر، “اولنا پریسیاژنا”(Olena Prysiazhna) دو بار از تهاجم روسیه گریخته است. در روز ۲۵ فوریه، این فیزیکدان پلاسما که ۳۵ سال دارد از کی‌یف خارج شد و به روستایی در ۸۰ کیلومتری این شهر رفت به این امید که از حملات آینده به پایتخت اوکراین فرار کند. دو هفته بعد، گلوله‌های روسیه بر روی این روستا که پیش از این در صلح به سر می‌برد، بارید و یک موشک در حیاط پشتی خانه همسایه‌اش منفجر شد.  

“پریسیاژنا” می‌گوید: پنجره‌ها، درها و سقف تخریب شد اما خوشبختانه هیچ کس آسیب ندید. پس از آن چندین حمله دیگر صورت گرفت و ما باید کاری می‌کردیم.  

او می‌دانست که زمان خروج از اوکراین فرا رسیده است و تصمیم گرفت که به همراه خواهرش اوکسانا(Oksana)، مادرش و سگ‌شان اوکراین را ترک کنند. پس از چندین روز سفر در کشور آنها به مرز لهستان رسیدند و از آن عبور کردند بدون آنکه هیچ برنامه‌ی مشخصی داشته باشد و بدانند که به کجا می‌روند.  

طی ۱۰ هفته پس از حمله روسیه به اوکراین تخمین زده می‌شود که حدود ۳۱۰۰ غیرنظامی جان باخته‌اند و بیش از پنج میلیون اوکراینی کشور را ترک کردند. این موضوع بزرگ‌ترین بحران پناهجویان اروپا در یک نسل را رقم زد.  

این جنگ زندگی ده‌ها میلیون نفر از مردم اوکراین در داخل و خارج کشور را تغییر خواهد داد که در میان آن‌ها ۹۵ هزار محقق وجود دارد. آنها تاکنون عضوی از یک سیستم علمی مدرن بودند که قید و بندهای دوره شوروی را کنار زده و بیشتر با تحقیقات اروپایی پیوند خورده بودند.  

“جرج گاموتا”(George Gamota)، فیزیکدان آمریکایی متولد اوکراین است. او در سال ۱۹۹۱ پس از استقلال اوکراین به این کشور کمک کرد تا سیستم علمی خود را توسعه دهد. “گاموتا” اوکراین را در سال ۱۹۹۴ ترک کرد. به گفته‌ی او، شش ماه قبل، علاقه زیادی به اوکراین وجود داشت و جوانان در راس بخش‌های تحقیقاتی بودند. اکنون جنگ، مراکز علمی را در شهرهایی مثل “خارکف”، “سومی” و “ماریوپل” ویران کرده است. “گاموتا” می‌گوید که به محض پایان جنگ یک بازسازی کامل مورد نیاز است. هنوز نمی‌توان گفت که چه تعداد از محققان قربانی شده‌اند یا از جنگ گریخته‌اند. اگرچه به گفته‌ی او حدود ۲۲ هزار شهروند که بیشتر آنها زنان و کودکان بوده‌اند این کشور را ترک کرده‌اند.

دانشمندان سراسر جهان برای کمک به همکارانشان از طریق تلاش‌های مردمی قدم برداشته‌اند. از جمله این کمک‌ها می‌توان به جنبش #علم برای اوکراین‌(#ScienceForUkraine) اشاره کرد که در آن هزاران موقعیت شغلی در آزمایشگاه‌های سراسر جهان برای محققان اوکراینی گردآوری شد. دولت‌ها، دانشگاه‌ها و سازمان‌هایی مثل “شورای دانشگاهیان در معرض خطر”(CARA) در لندن نیز به کمک دانشمندان پناهنده برای اسکان مجدد آمده‌اند.

“استیون وردزورث”(Stephen Wordsworth) مدیر اجرایی “CARA” می‌گوید: در سراسر جهان فشار زیادی در دانشگاه‌ها از سوی دانشگاهیان و دانشجویان وجود دارد. این آگاهی وجود دارد که افرادی مثل آنها در کشورهای دیگر در معرض خطر قابل توجهی قرار دارند.

“CARA” در حال حاضر به استخدام حدود ۱۰۰ نفر از دانشگاهیان اوکراینی در موقعیت‌های تحقیقاتی کمک می‌کند که بیشتر آنها در بریتانیا هستند.

او افزود: بسیاری از آنها در مورد این شرایط خوشبین هستند. آنها به این فکر می‌کنند که شاید طی شش ماه آینده بتوانند به خانه بازگردند.

در بسیاری از موارد دیگر، تحقیقات و تدریس دانشگاهی تا جای ممکن در موسسات اوکراینی به رهبری دانشمندانی که در خانه خود مانده‌اند یا توسط محققان پناهنده‌ای که از خارج کشور کار می‌کنند، ادامه می‌یابد. به گفته‌ی “وردزورث”: کارهای زیادی برای حفظ عملکرد دانشگاه‌ها در حال انجام است.

“نیچر” با سه محقق اوکراینی که زندگی آنها در پی تهاجم روسیه به اوکراین مختل شده گفتگو کرده است که در ادامه به آن می‌پردازیم.

"ما می‌دانیم برای چه می‌جنگیم"

اولنا پریسیاژنا(سمت راست) به همراه خواهر و مادرش

“می‌خواستم قدرت به دستانم بازگردد”‌

اولنا پریسیاژنا، فیزیکدان پلاسما، از اوکراین به هلند گریخت

هنگامی که تهاجم روسیه آغاز شد، “پریسیاژنا” فکر نمی‌کرد که جنگ ادامه‌دار شود. او می‌گوید: ما نمی‌خواستیم باور کنیم که این اتفاق در حال وقوع است. ما فکر می‌کردیم که یک یا دو هفته ادامه می‌یابد و این آشفتگی تمام می‌شود. او در “دانشگاه ملی تاراس شفچنکو”  کی‌یف(Taras Shevchenko National University) کار می‌کرد.

ترک روستایش، جایی که خانواده‌اش بیشتر زندگی‌شان را آنجا گذرانده بودند از نظر احساسی و منطقی کار دشواری بود. “پریسیاژنا” می‌گوید: ما برنامه‌ای نداشتیم. احساس غیرمعمولی است که ندانید کجا بروید یا چه کاری بکنید. معمولا شما کنترل زندگی خود را در دست دارید اما در جنگ، کنترل زندگی خود را از دست می‌دهید فرقی نمی‌کند چه کاری انجام دهید.

بدون دسترسی به ماشین، پس از سفری یک هفته‌ای درون کشور، آن‌ها راننده‌ای پیدا کردند که به آن‌ها کمک کرد تا به مرز لهستان برسند. آن‌ها از مرز گذشتند و داوطلبان به آن‌ها در رسیدن به مرکز پناهجویان کمک کردند. از آنجا بدون توجه به مقصد سوار بر اتوبوسی شدند که به سگ‌ آنها اجازه سوار شدن می‌داد.

“پریسیاژنا” می‌گوید: او بخشی از خانواده ماست. نمی‌توانستیم او را پشت سر رها کنیم.

پریسیاژنا با یک دانشمند اوکراینی در هلند به نام “الکساندرا ایواشچنکو”(Oleksandra Ivashchenko) که یک فیزیکدان پزشک بود تماس گرفت. او در دانشگاه “پریسیاژنا” درس خوانده و به او  پیشنهاد کمک داده بود. “ایواشچنکو” از مرکز پزشکی دانشگاه لیدن به هماهنگی جنبش #علم برای اوکراین کمک می‌کرد.

“پریسیاژنا” و خواهرش که او نیز یک فیزیکدان است با کمک “ایواشچنکو” شروع به بازدید و صحبت با محققان موسسه هلندی “تحقیقات انرژی بنیادی” در “آیندهوون”(Eindhoven) کردند. هنوز اول کار است. “پریسیاژنا” در حال بررسی این موضوع است که تحقیقاتش چه جهتی می‌توانند داشته باشند. یک گزینه می‌تواند ادامه دادن کار بر روی بررسی طیف‌سنجی انتشار نور باشد. روشی که به کاوش ویژگی‌های پلاسما کمک می‌کند. او می‌گوید: اگر بخواهیم همه‌چیز را بهتر کنیم باید کار کنیم. باید گام‌های کوچک برداریم و هر آنچه در توان داریم انجام دهیم.

او به تدریس مجازی به دانشجویان اوکراینی‌ خود ادامه‌ می‌دهد. “پریسیاژنا” می‌گوید: من حتی میان برخی از تحقیقاتم، استراحت کوتاه یک تا دو ساعته‌ای می‌کنم و کلاس برگزار می‌کنم.

با همه‌ی این‌ها، چالش‌هایی نیز وجود دارد. “پریسیاژنا” هنوز در تلاش است تا ویزا و مدارک کاری خود را سروسامان دهد پیش از آن که به طور جدی در جایی مستقر شود و آینده برای او هنوز عمیقا مبهم است. او هر روز اخبار مربوط به اوکراین را دنبال می‌کند و امیدوار است روزی به کشورش بازگردد اما نمی‌داند که حتی اگر بازگردد در آنجا خانه‌ای خواهد داشت یا خیر.

“پریسیاژنا” در میان آسیب‌های ناشی از جنگ و فرار، آرامش را در کسانی که به او کمک کرده‌اند یافته است. او می‌گوید: من از اینکه مردم چقدر می‌توانند خوش رفتار باشند شگفت‌زده شدم. چقدر از افرادی که نمی‌شناختم محبت دریافت کردم. حتی نمی‌توانم میزان مهم بودن این موضوع را توصیف کنم.

خشونت این جنگ نیز او را عمیقا شوکه کرده است. او می‌گوید: آنچه اکنون در برخی از شهرها اتفاق می‌افتد، ‌نمی‌توانم باور کنم که یک نفر بتواند این کارها را انجام دهد.

در حال حاضر، “پریسیاژنا” از مردم می‌خواهد که از وحشت این جنگ مطلع شوند. او می‌گوید:‌ هیچوقت فراموش نکنید که مهم‌ترین چیز انسان بودن است.  

"ما می‌دانیم برای چه می‌جنگیم"

“من برای کمک به دانشمندان اوکراینی‌ هر کاری انجام می‌دهم”

“تاراس اولکسیک”(Taras Oleksyk) محقق ژنومیک در میشیگان به مردم اوکراین کمک می‌کند

امسال، “تاراس اولکسیک” امیدوار است که در آزمایشگاه خود از فردی با رزومه غیرمعمول استقبال کند.

“والری پوکریتیوک”(Valerii Pokrytiuk)، ‌یک مهندس داده جوان برای گذراندن دوره کارشناسی ارشد بیوانفورماتیک در آزمایشگاه “اولکسیک” در دانشگاه اوکلند در روچستر، میشیگان پذیرفته شده است. اما “پوکتریتیوک” ابتدا باید به عنوان یک پزشک در خط مقدم ارتش اوکراین به کشورش خدمت کند.

“پوکتریتیوک” تنها اوکراینی این آزمایشگاه نخواهد بود. “اولکسیک” که خود نیز در این کشور متولد شده در سال ۱۹۹۲ برای ادامه تحصیل به ایالات متحده آمریکا رفت. او که یک محقق ژنومیک است، از اوایل دهه ۲۰۱۰ تلاش‌هایی برای ترسیم تنوع ژنومی افراد در روسیه و اوکراین را رهبری کرد. “اولکسیک” می‌گوید که تنش‌های میان دو ملت او را به سمت تمرکز بر ژنوم اوکراینی‌ها سوق داده است. اما از زمانی که روسیه در روز ۲۴ فوریه به محل تولدش حمله کرد، او کار و زندگی شخصی خود را وقف یک هدف متفاوت‌تر کرد و آن کمک به محققان اوکراینی به هر نحوی است که می‌تواند.

هنگامی که جنگ آغاز شد، اولین چالش او کمک به یکی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی‌اش به نام “کریستینا شوبلکا”(Khrystyna Shchubelka) بود تا از اوکراین که در آن یک همکاری ژنومیک را سازماندهی می‌کرد، خارج شود. “شوبلکا” که خود نیز اوکراینی است، فرزندش را برای دیدار با اقوام با خود برده بود. پروازهای او کنسل شدند و او باید پیاده از مرز اسلواکی عبور می‌کرد. “اولکسیک” به جمع‌آوری پول برای بازگرداندن او با هواپیما به ایالات متحده آمریکا کمک کرد.

او سپس به همراه همسرش “آدری ماژسک”(Audrey Majeske) که یک زیست‌شناس در اوکلند است، حمایت‌ها از میشیگان را سازماندهی کرد. آن‌ها یک میز اطلاعات در دانشگاه قرار دادند تا افراد بتوانند سوالات خود در مورد جنگ را بپرسند، همچنین طی مراسمی برای اوکراینی‌ها شمع روشن کردند، پول جمع‌آوری کردند و از پناهجویان در خانه پذیرایی کردند.

“اولکسیک” یک دوره دانشگاهی ژنومیک به صورت هفتگی و آنلاین برگزار می‌کند که در آن ۱۲ دانشجو یا بیشتر از اوکراین حضور دارند و مطالب درسی با حدود ۱۰۰ نفر به اشتراک گذاشته می‌شود. گاهی اوقات جلسات به دلیل حملات هوایی لغو می‌شود اما به گفته‌ی او “مردم از زیرزمین متصل می‌شوند، آن‌ها به ژنومیک علاقه‌مند هستند. من از نافرمانی جسورانه‌ی دانشجویان اوکراینی که در زمان جنگ سر کلاس‌ها حاضر می‌شوند احساس خضوع می‌کنم”.

"ما می‌دانیم برای چه می‌جنگیم"

اکنون تمرکز “اولکسیک” بر یافتن شغل یا دانشگاه برای محققان و دانشجویان اوکراینی است که وارد ایالات متحده شده‌اند. او علاوه بر سازماندهی یک موقعیت مالی در آزمایشگاه خود برای “پوکریتیوک”، ‌ مکانی برای پناهنده اوکراینی دیگری فراهم کرده تا تحصیلات تکمیلی خود در رشته‌ی زیست‌شناسی را آغاز کند. او در تلاش است تا دانشگاه را متقاعد کند که از شهریه مقطع کارشناسی دانشجویان این کشور چشم‌پوشی کند. او می‌گوید: من هر کاری که بشود انجام می‌دهم تا برای دانشجویان اوکراینی فرصت‌هایی به وجود بیاورم.

در آزمایشگاه “اولکسیک”، سه دانشجوی تحصیلات تکمیلی حضور دارند و شهر دیترویت(Detroit) در نزدیکی آن، یکی از بزرگ‌ترین جوامع اوکراینی را در خود جای داده است. خود “اولکسیک” هم می‌داند که آواره شدن چه حسی دارد. او آزمایشگاهش در اوکلند را پس از ترک “پورتوریکو” در سال ۲۰۱۸ به دنبال ویرانی آن بوسیله طوفان ماریا(Hurricane Maria)، ایجاد کرد. او دانشجویان کارشناسی ارشد خود را از این جزیره به اوکلند آورد.

او می‌گوید: این کار فشرده بوده است. همسرم می‌گوید که من گاهی اوقات زمان زیادی صرف می‌کنم اما این چیزی است که مدام در ذهن ماست. او می‌گوید که وضعیت او با خانواده‌اش در استان “زاکارپاتیا” در غرب اوکراین قابل مقایسه نیست. او و خواهرش درهای خانه خود را به روی هموطنان آواره خود باز کرده‌اند. هر اتاق اکنون یک خانواده را در خود جای داده است در برخی از آنها حتی ۲۵ نفر زندگی می‌کنند. خواهر او که متخصص غدد است تا جای ممکن افرادی که آموزش پزشکی دیده‌اند را در کلینیکش استخدام کرده است. او می‌گوید: در حال حاضر من با “احساس گناه بازمانده ” دست و پنجه نرم می‌کنم. کارهایی که انجام می‌دهم هیچ‌گاه کافی نیست.

به رغم وحشت‌های ناشی از جنگ، “اولکسیک” می‌تواند امیدی برای تحقیقات ببیند. او می‌گوید: زمانی که جنگ به پایان برسد، اوکراین می‌تواند در نهایت در جوامع بین‌المللی ادغام شود و ما می‌توانیم کارهای فوق‌العاده‌ای از جمله علم انجام دهیم. من می‌دانم که مردم اوکراین به شدت سرسخت هستند.

"ما می‌دانیم برای چه می‌جنگیم"

“ما باید از توانایی خود برای کار به عنوان یک دانشمند محافظت کنیم”

“والری پوکریتیک”، بیوانفورماتیک‌شناسی است که به عنوان یک پزشک در ارتش اوکراین استخدام شده است

“والری پوکریتیوک” در اوقات فراغت کمی که دارد یک دوره بیوانفورماتیک آنلاین می‌گذراند و روی گوشی هوشمند خود کد می‌نویسد. او می‌گوید این کار به آسانی کار با لپ‌تاپ نیست، اما او مشتاق یادگیری زیست‌شناسی محاسباتی است.

قبل از تهاجم، این جوان ۲۶ ساله به عنوان مهندس داده برای”Emedgene”، بخشی از شرکت توالی یابی ژنتیکی ایالات متحده موسوم به “ایلومینا”(Illumina)، کار می‌کرد. هنگامی که او در اوایل آوریل با نیچر صحبت کرد، ساعاتی‌ تا اعزامش به خط مقدم به عنوان پزشک در ارتش اوکراین فاصله داشت. مانند بسیاری از همشهریان خود، او داوطلب شد تا در اولین روز تهاجم روسیه برای ملت خود بجنگد. چند هفته بعد، “پوکریتیک”، فراخوانده شد و در یک واحد مرزبانی ارتش اوکراین قرار گرفت. پس از سه هفته آموزش ابتدایی، که شامل تاکتیک‌های عمومی، تیراندازی و مراقبت از مجروحان جنگی بود، عازم جبهه شد. او می‌گوید: ما در خط مقدم دفاع هستیم.

نام نویسی برای ملحق شدن به ارتش برای “پوکریتیوک” که هنگام آغاز جنگ در شهر دانشگاهی “وینیتسیا” در مرکز اوکراین زندگی و کار می‌کرد دشوار نبود. او می‌گوید: زمان‌هایی برای به وجود آوردن علم  و زمان‌های دیگری برای محافظت از علم و توانایی ما برای کار به عنوان دانشمند وجود دارد. او افزود: امروز آن زمان فرا رسیده است. من روال علمی و برنامه نویسی خود را بیشتر دوست دارم، اما بسیار ساده بود، من چاره‌ای نداشتم.   

"ما می‌دانیم برای چه می‌جنگیم"

 “پوکریتیوک” می‌داند که چند روز یا چند هفته دیگر به خانه باز نخواهد گشت. اما او امیدوار است که جنگ چندین سال به طول نیانجامد. او قصد دارد برای دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته بیوانفورماتیک در دانشگاه اوکلند به ایالات متحده برود و در آزمایشگاه “اولکسیک” کار کند. او می‌گوید در نهایت می‌خواهد از محاسبات و تحقیقات ژنومیک برای نجات و افزایش طول عمر استفاده کند.

در حال حاضر، او ترس کمی در مواجهه با درگیری‌ها از خود نشان می‌دهد. او می‌گوید: قطعاً نمی‌خواهم دست‌هایم را از دست بدهم، زیرا من از طرفداران پرشور پاراگلایدر هستم. او بیشتر از فکر کردن به آنچه در شهرهای محاصره شده‌ی “بوچا”، “ایرپین” و “ماریوپل” رخ داده، ترسیده است. دوستان “پوکریتیوک” در برخی از آن شهرها جنگیده‌اند، بستگان او در ارتش هستند یا از مناطق اشغالی فرار کرده‌اند. او می‌گوید: این یک داستان شخصی برای من است.

“پوکریتیوک” می‌گوید که بستگان نزدیک او در امان هستند و پدربزرگش از ترک خانه‌اش در شمال اوکراین امتناع کرده است. ما به شوخی می‌گوییم که اعتقاد پدربزرگ من به نیروهای ارتش بیشتر از اعتقاد پاپ به خداست.

اکنون “پوکریتیک” یکی از افرادی است که از پدربزرگش و بقیه مردم اوکراین دفاع می‌کند. او می‌گوید: من نمی‌ترسم. ما می‌دانیم برای چه می‌جنگیم.

انتهای پیام

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا