نحوه مدیریت آب عامل محرومیت تالاب‌ها از حق طبیعی خود

با آغاز فصل بهار شاهد وزش باد شدید و خیرش گرد و خاک در نقاط مختلف کشور بوده‌ایم که بخشی از این پدیده مربوط به فعالیت کانون‌های داخلی گرد و غبار است. در این میان تخصیص حق آبه زیست‌محیطی و جاری شدن آب در تالاب‌ها نقش مهمی در جلوگیری از تبدیل آن‌ها به کانون‌های گرد و غبار را دارد اما به گفته یک عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی، موضوع حق‌آبه‌های زیست‌محیطی در بسیاری از موارد هنوز جامه عمل نپوشیده و در حد حرف است.

مسعود امیرزاده در گفت و گو با صدای جامعه درباره رهاسازی آب پشت سدها و پرداخت حق‌آبه زیست محیطی در فصول مختلف اظهار کرد: شرایط و زمان رهاسازی آب سدها برای هر سدی نسبت به هر آبریزی متفاوت است و نمی‌توان یک نسخه واحد برای همه سدها پیچید که همه در یک فصل خاص و مشخصی آزاد شوند.

وی با بیان اینکه سدها عناصر تنظیم‌کننده آب هستند و باید جریان آب را تنظیم کنند، افزود:  به عنوان کسی که منتقد شیوه مدیریت آبی در کشور است، انتقاد اصلی این است که وقتی وزارت نیرو قدرت کنترل آب را به وسیله سد بر عهده می‌گیرد عملا نسبت به شرایط پرداخت حق آبه بدعهدی می‌کند بنابراین این یک امر کلی است و نمی‌توان گفت که با واگذاری آب در فصل خاصی این قضیه خاتمه می‌یابد.

این عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی تاکید کرد: آزادسازی آب موضوعی گسترده است. بعد از انتقاداتی که نسبت به مدیریت آب وارد شد واژه حق‌آبه زیست‌محیطی جا افتاده است.

صاحبان قدرت، مالکان آب

وی افزود:طی سال‌های گذشته سه اولویت آبی شرب،صنعت و کشاورزی وجود داشت و هرکدام قدرت بیشتری داشتند و هزینه بیشتری پرداخت می‌کردند به آن حق‌آبه بیشتری هم اختصاص داده می‌شد اما با گذشت زمان مسائل محیط زیستی در کشور جدی‌تر و مطالبات زیست محیطی بیشتر شد.

امیرزاده ادامه داد: با جدی‌تر شدن مسائل زیست محیطی موضوع حق‌آبه‌های زیست‌محیطی هم مطرح شد که در بسیاری از موارد هنوز جامه عمل نپوشیده و در حد حرف است و حق‌آبه‌ای پرداخت نشده است و این موضوع کاملا به سدسازی و چگونگی مدیریت سدها مربوط است.

امیرزاده عنوان کرد: محیط زیست، زبانی برای گفتار مشکلات ندارد، مگر در برخی بحران‌ها و جریان‌ها مثل ریزگردها. در زمینه مدیریت آب و حق‌آبه زیست‌محیطی عملا حق‌آبه‌ای به آن پرداخت نمی‌شود یا در صورت پرداخت فقط به بخش‌های اندکی می‌رسد که آن میزان کم را هم وزارت نیرو برای سدهای دیگر برنامه‌ریزی کرده است و چندی دیگر آن هم دیگر وارد تالاب‌ها نخواهد شد.

وی با بیان اینکه حق‌آبه زیست‌محیطی این روزها در کشور ما تقلیل یافته است، اظهارکرد: حق‌آبه به آبی می‌گویند که حداقل به پایاب برسد و تالاب پر شود اما نکته مهم این است که این آب حتی به پایاب هم نمی‌رسد.

قانون رعایت نشده احیای تالاب‌ها تنها قانون مفید مجلس در حق محیط زیست

امیرزاده با بیان اینکه قوانینی که در مجلس برای محیط زیست تصویب شد متاسفانه بسیار ناامیدکننده بود،افزود: در این میان قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالاب‌های کشور که در سال ۹۶ تصویب شد به نفع تالاب‌های کشور بود اما هم این قانون اصلا رعایت نمی‌شود و هم محیط زیست حق آبه‌های زیست‌محیطی را به خوبی مطالبه نمی‌کند تا وزارت نیرو که نگهدارنده آب است آن را پرداخت کند.

وی افزود: هنگامی که آب به‌صورت طبیعی جریان می‌یابد و از یک سرآب یا کوهستان جاری و در دشت‌های کشور رها می‌شود، در تمام مسیر خود «حق‌آبه‌بر» دارد یعنی هنگامی که آب به صورت طبیعی جریان می‌یابد و در مسیر خود مانعی نداشته باشد در تمام مسیر حق‌آبه‌های زیست محیطی را پرداخت می‌کند.

این عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی با بیان اینکه حق‌آبه زیست محیطی تنها درصورت طبیعی بودن جریان آب رعایت می‌شود، افزود: دراین صورت اگر آب را پشت سد نگهداری کنیم و با لوله‌ای آب را به تالاب‌ها برسانیم آیا حق آبه زیست محیطی پرداخت شده؟نخیر! پرداخت نمی‌شود.

سدسازی و سازه‌های انسانی عامل اصلی محرومیت تالاب‌ها از حق‌آبه طبیعی 

وی ادامه داد: مدیریت آب متاسفانه با سدسازی‌های گسترده، اجرای پروژه‌های انتقال آب و کانالیزه کردن مسیرهای انتقال آب نه تنها تالاب‌ها را از حق‌آبه طبیعی خود محروم کرده بلکه مانع سیرابی دشت‌ها نیز شده است.

به گفته امیرزاده در این میان بحران کاهش سطح آب‌های زیرزمینی نیز وجود دارد. این بحران تنها ناشی از برداشت و بهره‌وری اضافه نیست بلکه از عدم تغذیه نیز حاصل می‌شود. جریان آب همچون مویرگ در تمام قسمت‌های سرزمین دویده است که با مداخلات سازه‌ای و انسان‌ساز آن شبکه مویرگی قطع شده است و دیگر دشت‌ها سیراب نمی‌شوند.

وی ادامه داد: نظم زندگی موجوداتی که در این مسیرها زندگی می‌کردند از بین رفته است یعنی گیاهانی که در مسیر آب بودند و جانورانی که زیستشان به این آب وابسته بود و حتی جوامع روستایی و انسانی هم به علت سدسازی‌ها و مداخلات سازه‌ای  از این آب محروم شده‌اند.

این عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی با بیان اینکه سبک مدیریت آب به‌طور کلی به زیان طبیعت و بشر و نظم طبیعی آب را مختل کرده است، افزود: راه حلی که بتوان این همه تخریب را به راحتی حل کرد سراغ ندارم چراکه ما الان همچون کلاف سردرگمی شده ایم که رفع این حالت کار بسیار دشواری است مگر اینکه دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم تا اوضاع کمی بهتر شود.

امیرزاده در پایان تصریح کرد:برای آب‌هایی که به ناحق از جریان طبیعی جدا شده‌اند، مشتری‌های بسیاری وجود دارد که در مسیر طبیعی جریان آب وجود نداشتند. اگر بخواهیم آب را به طبیعت دهیم آن‌ها مطالبه‌گر می‌شوند و اگر بخواهیم به همین مسیر ادامه دهیم با توجه به کمبود آب،طبیعت و دشت‌ها نابود می‌شوند، ریزگردها افزایش می‌یابند، پوشش گیاهی و جمعیت جانوری از بین می‌روند و حتی جوامع روستایی هم که در این جریان‌های آبی تشکیل شده بودند هم دچار خسران خواهند شد.

انتهای پیام

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا