جایگاه زنان بعد از حوادث ۱۴۰۱؛ از اشتغال تا آزادی اجتماعی/ چرا حضور زنان در قوه مجریه اهمیت دارد؟

مظاهر گودرزی: در سه سال گذشته موضوع زنان بیشتر از هر وقت دیگری مورد توجه قرار گرفت، از حوادث سال ۱۴۰۱ به بعد واژه زن در ایران حاوی پیام شد، به کلمه آزادی گره خورد و در مقام کنشگر، عرصه اجتماعی و زندگی را متاثر کرد، وضعیتی که اگرچه قبل‌تر هم وجود داشت اما حالا رنگ و بوی فراگیر به خود گرفت، فراگیر از این منظر که دیگر مطالبه حقوق زنان صرفاً یک نمایش تریبونی نبود، این‌بار در خیابان‌ها مطرح شد و نه تنها توسط خود زنان بلکه در کنارشان مردان هم از مطالبه آن‌ها حمایت کردند.
نکته دیگر این‌که از ۱۴۰۱ به بعد، همراهی با حقوق زنان در ابعاد متفاوت از اشتغال و کار گرفته تا سایر آزادی‌ها از طرف طبقات مختلف اجتماعی مورد توجه و همراهی قرار گرفت، یعنی مثلاً طیف سنتی و مذهبی طبقه متوسط هم با مطالبه حقوق و آزادی‌های اجتماعی زنان بیشتر از هر موقع دیگری همراهی کردند، به‌همین دلیل و البته دلایل دیگر موضوع زنان در جامعه ایرانی وارد فصل جدید شد.

مسئله زنان در انتخابات ریاست‌جمهوری
تغییر رویکرد به مسائل زنان در ایران طوری پیش رفت که در همین انتخابات ریاست جمهوری اخیر از نامزد تندروی جریان اصولگرایی تا مسعود پزشکیان همگی با احتیاط و این‌بار مطالبه‌گرانه درباره زنان سخن گفتند، این نشان دهنده همان وضعیت فراگیر شدن مطالبه زنان در لایحه‌های مختلف اجتماعی است، گرچه این لایه‌های اجتماعی و نمایندگان آن‌ها این مطالبه را یک‌جور فریاد نمی‌زنند اما همین‌که سر زبان تندروترین چهره‌ها افتاده است خودش نشان دهنده قدرت کلمه است.
به‌هر تقدیر مسعود پزشکیان در انتخابات اخیر علیرغم این‌که هیچ وعده مشخصی نداد اما با طرح سه موضوع توانست سهم بیشتری از همان ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت کردند را بگیرد و رئیس جمهور شود، یکی از سه موضوع مطرح شده در کنار فیلترینگ اینترنت و بهبود وضعیت اقتصادی با حل مناقشه‌های بین‌المللی، موضوع زنان بود، او با نقد به عملکرد گشت ارشاد و طرح نور وعده داد که رویکرد مواجهه انتظامی با مسئله حجاب زنان در عرصه عمومی را تغییر خواهد داد.
همه زنان ریاست جمهوری
این‌که مسعود پزشکیان چقدر موفق خواهد شد تغییری درباره رویکرد انتظامی با حجاب زنان در عرصه عمومی ایجاد کند فعلاً به زمان نیاز دارد، با این وجود در مقایسه با دولت‌های گذشته او تلاش کرده سهم بیشتری به زنان در کابینه بدهد. یک وزیر، دو معاون و یک سخنگو سهم کنونی زنان از کابینه مسعود پزشکیان است، شینا انصاری، رئیس سازمان محیط زیست، فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی، زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور و فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت زنانی هستند که در دولت چهاردهم حضور دارند، اگر فائزه دولتی مشاور و دستیار ویژه محمدرضا عارف معاون اول رئیس‌جمهور هم جزو زنان کابینه محسوب کنیم دولت پزشکیان بیش از همه دولت‌های قبلی به حضور زنان در کابینه توجه کرده است.
چرا حضور زنان در قوه مجریه اهمیت دارد؟
این‌که حضور زنان در کابینه چقدر اهمیت دارد با موارد متعدد و شمارش زیاد می‌توان درباره آن نوشت، اما در این‌جا برای نشان دادن اهمیت حضور و نقش زنان در تشکیل کابینه‌ها به یک پژوهش اشاره می‌شود، پژوهشی که سال ۲۰۲۰ میلادی در «ژورنال سیاست عمومی اروپا» منتشر شد. نویسندگان این مقاله یک پرسش مطرح کردند، این‌که «زنان در قوه مجریه چگونه بر ثبات دولت تأثیر می‌گذارند؟»، «اس‌ونیا کراوس»، استاد سیاست تطبیقی در دانشگاه وین اتریش و «کارینا کروبر»، استادیار سیاست تطبیقی در دانشگاه گریفس‌والد آلمان، نویسندگان این مقاله هستند.
نکته قابل توجه این‌که بررسی آن‌ها بیشتر مورد توجه نظام‌های پارلمانی است، جایی که قوه مجریه از دل پارلمان بیرون می‌آید و جریان اکثریت مسئول تشکیل کابینه می‌شود، در این قبیل نظام‌ها اصطلاحاً سقوط کابینه‌ها محتمل است، وضعیتی که مقداری با نظام‌های ریاستی و تلفیقی تفاوت دارد با این وجود نتایجی که آن‌ها  درباره حضور زنان در قوه مجریه به‌دست آورده‌اند درباره هر نظام سیاسی ارزشمند است.

سبک رهبری زنانه در اروپا
این دو پژوهشگر زن در مقاله خود نوشتند: «بحث ما این است که حضور زنان در قوه مجریه ثبات کابینه را افزایش می‌دهد. یکی از خطرات کلیدی که منجر به انحلال دولت‌ها می‌شود، درگیری در داخل کابینه است، اگر بازیگران درگیر از راهبردهای توافقی و نه متضاد پیروی کنند، احتمال وقوع و تشدید اختلاف کمتر است. بنابراین نحوه رفتار رئیس دولت و وزرا در هنگام بروز درگیری‌ها برای بقای دولت تعیین کننده است. در تحقیقات قبلی نشان داده شده است که زنان بیشتر از مردان سبک رهبری سازش‌گرا و توافقی را نشان می‌دهند..»
آن‌ها فرضیه خود را به مطالعه تاریخی گره زدند، بررسی آن‌ها شامل ۶۷۶ دولت در ۲۷ کشور اروپایی بین سال‌های ۱۹۴۵ تا ۲۰۱۸ است، نویسندگان مقاله عنون کردند: «در حالی که زنان تا قبل از دهه ۱۹۶۰ عمدتاً از سیاست غایب بودند در پایان سال ۲۰۱۸،  ۱۸.۵ درصد از پست‌های نخست وزیری و به طور متوسط ​​۳۰.۹ درصد از کل کرسی‌های دولتی در دموکراسی‌های توسعه یافته اروپایی را اشغال کردند. این تحول باید به تغییرات قابل توجهی در پویایی بقا و خاتمه دولت منجر می‌شد، زیرا رهبران سیاسی زن و مرد الگوهای رفتاری متفاوتی از خود نشان می‌دهند.»
نتایج مطالعه تاریخی این دو پژوهشگر جالب است، آن‌ها به این نتیجه رسیدند: «تحلیل‌های ما نشان می‌دهد که حضور فزاینده زنان در سیاست، به‌طورکلی ثبات دولت را افزایش می‌دهد. یافته‌های ما نشان می‌دهد که وزرای زن می‌توانند ماهیت سیاست را به سمت یک محیط سازش‌گرا تغییر دهند، این مقاله از ایده یک سبک رهبری زنانه پشتیبانی می‌کند که با اجماع مداری مشخص می‌شود.»
اجماع‌مداری به‌جای افراط‌گرایی
آن‌طورکه مشخص است نتایج این پژوهش نشان می‌دهد حضور زنان در قوه مجریه و به تعبیر نویسندگان این مقاله «سبک رهبری زنانه» منتج به فاصله گرفتن از ایده‌های افراطی می‌شود، آن‌ها تلاش می‌کنند با رویکرد همه‌پذیری و فراگیری با مسائل مواجه شوند، رویکردی که می‌تواند سبب‌ساز حل بحران‌ها، به‌ویژه بحران‌های چندین ساله در ایران شود که به‌واسطه نگاه افراطی به مسئله‌ها ضربه‌های جبران ناپذیری به دولت‌ها  و البته جامعه ایرانی زده است.

۲۳۳۲۳۳

منبع: ایسنا

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا