آن سه روزِ پر التهاب/ گزارش تاریخی از فرمان امام برای حجاب تا راهپیمایی و آبی که بر آتش معترضان ریخته شد
فهیمه نظری: ساعت ۱۱ صبح روز سهشنبه ۱۵ اسفند ۵۷، درست سه هفته پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی در اجتماع علما و طلاب فیضیهی قم حضور یافتند و طی انتقاداتی از دولت موقت سخنی دربارهی حجاب گفتند که واکنشهای بسیاری را برانگیخت. ایشان گفتند: «در وزارتخانهی اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند لیکن با حجاب شرعی باشند. در حفظ جهات شرعی باشند…» (کیهان، چهارشنبه ۱۶ اسفند ۵۷)
این سخن امام فردای آن روز درصفحهی نخست روزنامههای اطلاعات و کیهان منتشر شد؛ اطلاعات تیتر زد: «نظر امام درباره حجاب زنان» و کیهان نوشت: «امام خمینی: زنها باید با حجاب به وزارتخانهها بروند»
در پی انعکاس گستردهی این بخش از سخنان امام دربارهی حجاب، روز چهارشنبه ۱۶ اسفند ۵۷ شماری از گروههای تندرو طی بیانیههایی تهدیدآمیز خطاب به زنان بیحجاب و حتی اقلیتهای مذهبی اولتیماتوم دادند که چنانچه از فردا در اماکن عمومی چادر سرشان نکنند، با شدت عمل مواجه خواهند شد. این مسئله موجب شد که همان روز عصر حجتالاسلام اشراقی داماد امام خمینی ناگزیر به تفسیر سخنان امام شوند.
داماد امام خمینی: معنای حجاب اسلامی چادر نیست/ در نهی از منکر، مرتکب منکر دیگری نباید شد
عصر چهارشنبه ۱۶ اسفند ۵۷ حجتالاسلام شهابالدین اشراقی داماد امام خمینی در گفتوگویی با رادیوی انقلاب اسلامی کوشید برای جلوگیری از حرکت تند افرادی که زنان بیحجاب را به برخورد با شدت عمل تهدید کرده بودند، سخنان امام خمینی را تفسیر و تعدیل کند، گرچه ایشان هم در مجموع بر لزوم حجاب تاکید، و حتی در آخر به اقلیتهای مذهبی نیز توصیه کرد که حجاب اسلامی را رعایت کنند: «من امیدوارم که این حرف درست نباشد که با شدت عمل مردم بخواهند نهی از منکر کنند… باید حجاب اسلامی رواج پیدا کند و مملکت، مملکت اسلامی است و ما جمهوری اسلامی را داریم پایهگذاری میکنیم. باید قوانین اسلامی مو به مو به قدر امکان اجرا بشود… معنای حجاب اسلامی هم چادر نیست، چادر یکی از مصارفش این است که البته بهتر خانمها را میپوشاند اما خوب به صورتهای دیگر هم میتوانند خانمها همانقدری که مو را بپوشانند چون حجاب یکی از ضروریات دین اسلام است… مردم هم نباید هرج و مرج ایجاد کنند و باید در نهی از منکر، منکر را با منکر دیگر دفع نکرد. این اسلام نیست. منکر را باید با روش مسالمتآمیز دفع کرد… اما راجع به اقلیتهای مذهبی البته اقلیتهای مذهبی از همه حیث مورد احترام اسلام هستند… البته آنها هم اگر رعایت حجاب اسلامی را بکنند برای اینکه معلوم نیست این خانم مسلمان است یا غیرمسلمان» (اطلاعات، پنجشنبه ۱۷ اسفند ۵۷، ص ۱)
داماد امام خمینی به همین گفتوگوی رادیویی بسنده نکرد، و برای اینکه عناصر تندرو از صحبتهایش تفسیر غلطی نکنند فردای آن روز (پنجشنبه ۱۷ اسفند) طی یادداشتی اختصاصی در کیهان باز تاکید کرد که نباید معترض بانوان شد:
«در نهی از منکر، مرتکب منکر دیگری نباید شد. با مهربانی و نصیحت باید توجه به بانوان محترم داد که حجاب یکی از احکام ضروری اسلام است… همینطور از آقایان و ملت مسلمان میخواهیم در این مسیر هم رشد خود را نشان دهند و هرگز خشونت و یا تندی و اهانت در نهی از این منکر به کار نبرند. قشر بانوان از نظر اسلام آنقدر محترماند که پیامبر گرامی ما دست فاطمه دختر خود را میبوسید. با صمیمیت و رعایت نزاکت و نصیحت هر منکری از بین میرود.» (کیهان، پنجشنبه ۱۷ اسفند ۵۷)
مراسم بزرگداشت روز زن و اعتراض زنان به حجاب اجباری
با وجود تلاشهای داماد حضرت امام برای تفسیر و تعدیل سخن ایشان مبنی بر لزوم حجاب برای بانوان، اما برخورد عناصر تندرو با زنان بیحجاب از صبح پنجشنبه ۱۷ اسفند ۵۷ در چند نقطه از تهران آغاز شد و زد و خوردهایی را نیز در پی داشت، حتی در نقاطی حملهکنندگان به بانوان، تیر هوایی شلیک کردند. گروهی از مردان در میدان ولیعهد (ولیعصر کنونی) به چند زن بیحجاب حمله و به سمت آنان سنگ پرتاب کردند که منجر به مجروح شدن چند نفر از آنها شد، بدیهی است که زنان نیز دست به مقابله زده و در اعتراض به این اقدام شروع به راهپیمایی به سمت دانشگاه تهران کردند، در میانهی راه مدام بر شمار معترضان افزوده میشد. همزمان نیز گروههای مختلفی از زنان کارمند، دانشجو و دانشآموزان دبیرستانی در اعتراض به حجاب اجباری از نقاط مختلف شروع به راهپیمای به سمت دانشگاه تهران کردند، جایی که اتفاقا در همان روز در چند دانشکدهاش بنا بود مراسم بزرگداشت روز جهانی زن برپا شود. تظاهرکنندگان علیه کسانی که به زنان بیحجاب حمله کرده بودند شعار میدادند. آنها در زیر بارش بیوقفهی برف که از نخستین ساعات بامداد آغاز شده بود فریاد میزدند: «حجاب ما صداقت و پاکی»، «زن آزاده حجاب فطری دارد»، «میجنگیم علیه حجاب اجباری». گروهی از مردان نیز به طرفداری از آنها شعار سر میدادند. بخشی از آنان به درون دانشگاه و به جمعیت شرکتکننده در مراسم روز زن پیوستند و شماری نیز در بیرون تجمع را ادامه دادند. در این بین گروهی از مردان موافق حجاب اجباری در بیرون دانشگاه اجتماع کرده بودند و بر علیه آنان شعار میدادند که: «ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است/ ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است» برخی تندروترها هم با شعار «مرگ به ارثیهی رضا کچل» وارد دانشگاه تهران شدند و در حمایت از چادر و حجاب اجباری شروع به تظاهرات کردند. (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷)
زنانی که در این روز در خیابانهای شهر به دانشگاه تهران رسیده بودند، به خبرنگار کیهان گفتند که:
در خیابانها برخی مردان به ما میگویند: «یا روسری یا توسری» این توهین بزرگی است به نیمی از اجتماع که در انقلاب اخیر در کنار مردان شرکت داشتند و شهید دادند.
اعتراض زنان کارمند
همزمان با تظاهرات زنان در اطراف و داخل دانشگاه تهران در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ۵۷، شمار زیادی از کارمندان زن نیز در اعتراض به حجاب اجباری دست از کار کشیدند:
در بعضی بیمارستانها مثل شبکهی ۴ بیمارستان بهآور زنان کارمند اعلام کردند که اگر تصمیم قاطع و قانعکنندهای گرفته نشود نمیتوانند سر کار حاضر شوند.
زنان کارمند و کارگر بیمارستان هزارتختخوابی تاکید کردند که حجاب اجباری زن باید پاکی و نجابت او باشد.
زنان شاغل در مخابرات ۱۱۸ و قسمت ۱۲۴ به خیل تظاهرکنندگان پیوستند.
کارمندان زن در چند وزارتخانهای که در این روز تعطیل نبودند، دور هم جمع شدند و دربارهی مسئلهی حجاب به مذاکره پرداختند.
کارکنان زن قسمت فروش هواپیمایی ایران شعبهی ویلا، به حجاب اجباری اعتراض کردند و زنان کارمند فروش بلیت نمایندهای به منزل آیتالله طالقانی فرستادند.
شماری از زنان وزارت خارجه همراه با پلاکاردهایی که روی آنها شعارهایی نوشته شده بود وارد دانشگاه تهران شدند.
به سمت نخستوزیری
به دنبال تظاهرات زنان در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند، ۱۵ هزار زن که در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران جسلهی سخنرانی داشتند به دنبال یک رایگیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف دادگستری به راه افتادند اما در میان راه گروهی از مخالفان با خشونت راه را بر آنان بستند و این ماجرا به زد و خورد انجامید. این درگیری با دخالت ماموران کمیته پایان گرفت و زنان به راهپیمایی خود به طرف نخستوزیری ادامه دادند. آنها شعار میدادند: «ما با استبداد مخالفیم»، «چادر اجباری نمیخواهیم»
تظاهرکنندگان به محض رسیدن به مقابل نخستوزیری، خواستار ملاقات با مهندس بازرگان شدند و درخواستهای خود را به یکی از نمایندگان نخستوزیری دادند. در جلوی نخستوزیری نیز گروهی در صدد برخورد و درگیری با زنان برآمدند و چند تیر هوایی شلیک شد.
اعلامیهی دفتر امام: مزاحمین بانوان بهشدت مجازات خواهند شد
در پی حملهی عناصر تندرو به زنان بیحجاب و اعتراض و اظهارنظرهای گروهای مخالف و موافق در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند، روز جمعه ۱۸ اسفند، دفتر امام خمینی طی اطلاعیهای شدیدالحن ماموران کمیتههای انقلاب را موظف به برخورد با مزاحمان بانوان کرد:
بر اساس خبرهای رسیده گروهی خیانتکار و خیانتپیشه تحت عنوان کمیته، مزاحم بانوان محترم شده به ایشان توهین میکنند. ماموران کمیتههای انقلاب موظفاند با کمال دقت مراقب باشند و چنین اعمالی را با نهایت شدت جلوگیری کنند. عاملین چنین اعمالی سریعا و بهشدت مجازات خواهند شد. (اطلاعات: شنبه ۱۹ اسفند ۵۷ ص ۸)
اعتراضات در روز تعطیل
تظاهرات زنان معترض در روز جمعه ۱۸ اسفند ۵۷ نیز با وجود تعطیلی ادامه پیدا کرد؛ نخست در دانشکدهی فنی شروع شد و سپس به توصیهی کمیتهی انقلابی زنان مبنی بر ماندن گروهها در دانشگاه تا آمدن نمایندهای از سوی دولت، گروه زنان چند دور در محوطهی دانشگاه راهپیمایی کردند اما وقتی جلوی در رسیدند آن را به روی خود بسته دیدند. در ساعاتی که این اجتماع ادامه داشت، علیرغم تاکید کمیتهی امام بر عدم ایجاد مزاحمت برای بانوان عدهای با گلولههای برفی که درونشان سنگ گذاشته بودند، زنها را مورد هجوم قرار دادند. (کیهان ۱۹ اسفند ۵۷) معترضان پس از پایان راهپیمایی هنگام سوار شدن به اتوبوس نیز دوباره توسط مخالفان با سنگ و گلولهی برف و ضربات مشت مورد هجوم قرار گرفتند و طبق یک گزارش اتومبیلی در همین روز در خیابان شاه قصد داشت به میان جمعیت برود که از این کار جلوگیری شد. (اطلاعات، شنبه ۱۹ اسفند ۵۷)
اجتماع زنان در دادگستری
به دنبال تظاهرات و اجتماعات روز جمعه ۱۸ اسفند ۵۷، در نخستین ساعات صبح روز شنبه ۱۹ اسفند، نیز از چند نقطهی تهران زنها به حرکت درآمدند. جمعی از آنها مستقیما خود را به دادگستری رساندند و جمع دیگری پس از اجتماع در دانشگاه تهران و اعلام نظراتشان دربارهی حجاب و چادر به سمت دادگستری حرکت کردند. گرچه در مسیر حرکت تظاهرکنندگان هیچگونه مزاحمتی ایجاد نشد، ولی خبرنگار روزنامهی اطلاعات (۱۹ اسفند ۵۷) در حوالی دانشگاه عدهای به عنوان اعتراض نسبت به تشکیل این اجتماعات آنان را هو میکردند.
در جلوی درِ ورودی دانشگاه، اعلامیهای از طرف گروهی از دانشموزان مسلمان نصب شده بود که در بخشی از آن آمده بود: «این بار فرصتطلبان میخواند با استفاده از احساسات پاک مردم مسئلهی حجاب را دستآویز قرار دهند. ما با آزادی زنان مخالف نیستیم، ما با فساد مخالفیم. زن و مرد همه آزادند ما میخواهیم زن آزاد باشد مثل سایر آزادها.» و در پایان به شیوهی لباس پوشیدن زنان اشاره شده بود و اینکه چادر مهم نیست ولی بر اساس شرع اسلام زنان باید لباسی بپوشند که در آن عفت رعایت شده باشد.
در دبیرستانهای دخترانهی تهران نیز جمع زیادی از دانشآموزان برای اعتراض به اعمال فشارهای عدهای مشکوک در خیابانهای شهر زیر نام طرفدار اسلام در محوطهی مدارس خود اجتماع کردند. تظاهرات در چند دبیرستان آنقدر بالا گرفت که مدیرکل آموزش و پرورش تهران در چند دبیرستان دخترانه حضور یافت و با دانشآموزان در این باره صحبت کرد. (کیهان ۱۹ اسفند ۵۷)
جمعیت معترضی که جلوی کاخ دادگستری رسیدند، عبارت بودند از: تعدادی از زنان وکیل عضو حقوقدانان، جمعیت حقوقدانان، کارمندان شرکت هواپیمایی ایران، دانشجویان، دانشآموزان، هنرجویان موسیقی، کارکنان وزارت دادگستری، عدهای از دبیران دبیرستانهای تهران، دانشآموزان، دانشجویان و گروههای دیگر. بر اساس یک گزارش عدهای از دانشآموزانی که قصد پیوستن به این گروه را داشتند در خیابان تختجمشید [طالقانی کنونی]، روبهروی شرکت نفت توسط گروهی از مخالفان متفرق شدند. شعارهایی که توسط جمعیت داده میشد به این شرح بود: «حجاب باید در فطرت زن باشد»، «میجنگیم، میجنگیم بر ضد استبداد»، «استقلال،مساوات، آزادی»، «زن و مرد کشته شدند هر دو باید آزاد باشند»
گروهی از مردان مخالف اجتماع زنان و تحصن آنان هم در مقابل دادگستری جمع شده و شعارهایی به نفع حجاب میدادند. این عده قصد داشتند به داخل دادگستری بروند اما پاسداران انقلاب مانع ورودشان شدند و چند تن را که به خانمها متعرض شده بودند دستگیر کردند. (اطلاعات، شنبه ۱۹ اسفند ۵۷)
از این سو، هزاران زن معترض در مقابل کاخ دادگستری فریاد میزدند «رهبر ما خمینی، مرام ما آزادی» و خواستار رفع تبعیض از زنان بودند. کمی بعد هما ناطق، استاد دانشگاه، بیانیهی سازمان ملی دانشگاهیان را قرائت کرد. در این بیانیه آمده بود: «ما مخالف حجاب نیستیم، بلکه مخالف تحمیل آن هستیم. ما معتقدیم که تجاوز به حقوق و آزادی زنان، تجاوز به حقوق و آزادی همگان است. زنان بیحجاب هرگز به زنان باحجاب توهین نکردهاند؛ بنابراین ما خواستار احترام متقابل هستیم.» سخنان خانم ناطق بارها با شعارهای زنان حاضر در جلسه قطع شد. آنها فریاد میزدند: «حجاب ما عفت ماست»، «زن و مرد شهید شدند، هر دو باید آزاد شوند»، «رهبر ما خمینی، مرام ما آزادی»
بر دیوارهای سالن اجتماعات کاخ دادگستری عکسها و پوسترهایی مربوط به زنان و مبارزات آنها و همچنین بریدههای روزنامه با نوشتهی «حجاب اجباری نیست» نصب شده بود. در این اجتماع همچنین به لغو قانون حمایت خانواده حمله شد و زنان شعار دادند که این قانون حداقل حقوق را به ما میداد.
زنان اجتماعکننده در دادگستری در پایان قطعنامهای صادر و خواستهای خود را به شرح زیر اعلام کردند:
۱- پوشش متعارف زنان باید با توجه به عرف و عادت و اقتضای محیط به تشخیص خود آنها واگذار شود.
۲- حق برخورداری مساوی با مردان از حقوق مدنی.
۳- حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی زنان بدون هیچ تبعیضی حفظ و تامین شود.
۴- امنیت کامل زنان در استفاده از حقوق آزادیهای قانونی تضمین شود.
۵- برخورداری واقعی از آزادیهای اساسی برای زنان و مردان کشور تضمین شود.
۶- هر نوع نابرابری بین زن و مرد مرتفع شود.
۷- مواضع شغلی فعلی زنان حفظ شود.
۸- نقایص قانون حمایت خانواده در جهت تامین هرچه بیشتر حقوق از دسترفتهی زنان مرتفع گردد.
در پایان این قطعنامه خواسته شد که مهندس بازرگان نظر خود را در این مورد اعلام کند.
واکنش بخردانهی حکومت و آبی که بر آتش معترضان ریخته شد
در نهایت به نظر میرسد واکنش بخردانهی چند تن از سران وقت حکومت انقلابی در هماهنگی با یکدیگر و حمایت امام خمینی از آنان، آبی بر آتش تند اعتراضات زنان در سال ۵۷ ریخت:
آیتالله طالقانی رئیس شورای انقلاب در عصر روز نوزدهم اسفند اعلام کرد در مورد حجاب اجبار در کار نیست: «… خطری که خانمها حس میکنند خیال میکنند که گفتهی امام خمینی یا علمای دین این است که اینها توی خانههایشان بروند و توسریخور باشند و مهجور بمانند ولی خطری که ما حس میکنیم این است که آنها را دوباره به ابتذال بکشانند… ما، اسلام، قرآن و مراجع دینی میخواهند زنان ما شخصیتشان حفظ بشود اصل مسئله این است که هیچ اجباری هم در کار نیست و مسئله چادر هم نیست.» (اطلاعات: یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۵۷) فردای آن روز امام خمینی که در اقامتگاهشان در قم خبرنگاران خارجی را پذیرفته بودند، در پاسخ به پسرش خبرنگار زن فرانسوی که نظر ایشان را دربارهی مسئلهی حجاب و اعتراض زنان ایرانی پرسید، نظر آیتالله طالقانی را تایید کردند و گفتند: «همان نظراتی که آقای طالقانی فرمودند، مورد نظر من و صحیح است. (اطلاعات: دوشنبه ۲۱ اسفند ۵۷)
مهدی هادوی دادستان کل انقلاب روز بیستم اسفند، طی اعلامیهی شدیدالحن مزاحمان بانوان را علنا ضدانقلاب خواند و به آنان هشدار داد که در صورت ادامهی رفتارشان دستگیر خواهند شد. متن اعلامیهی او به این شرح بود:
«به قرار اطلاع عدهای در ادارات و سازمانها و معابر مزاحم خانمهای بدون حجاب میشوند، در حالی که این امر مخالف منویات امام خمینی میباشد که در رادیو و تلویزیون نیز مکرر تشریح گردیده است. به طوری که تحقیق شده این مزاحمین از افراد ضدانقلاب میباشند. لذا از برادران و خواهران عزیز تقاضا دارد بهانه به دست مخالفین انقلاب که میخواهند از فرصت سوءاستفاده کنند ندهند. در صورتی که اینگونه اعمال ادامه یابد دستور دستگیری مستمسکین داده خواهد شد تا به هیچ عنوان مزاحم بانوان نشوند.» دادستان کل انقلاب مهدی هادوی (اطلاعات: یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۵۷)
دادستان تهران نیز در همان روز طی اعلامیهای هشدار داد که افراد مشکوک و مزاحم بانوان مورد تعقیب قرار خواهند گرفت. متن اعلامیهی او به شرح زیر بود:
«نظر به اینکه طبق موازین شرع اسلام و مقررات موضوعهی مملکت جان و مال و مسکن همهی افرادم مصون از هر نوع تعرض و مزاحمت میباشد لذا: ۱- به کلیهی ماموران انتظامی و پاسداران انقلاب و ماموران کمیتهها ابلاغ میشود که به هیچ علت و جهت مجاز به وارد شدن منزل کسی به منظور تفتیش یا جلب افراد نیستند مگر اینکه قبلا اجازهی مخصوص از دادسرا تحصیل نمده باشند. متخلفین شدیدا مورد تعقیب قرار میگیرند. ۲- هرکس در اماکن عمومی یا معابر عمومی به هر عنوان و بهانه اعم از نحوهی لباس پوشیدن و غیر آن متعرض یا مزاحم بانوان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون به حیثیت آنان توهین کند و طبق مقررات مواد ۳ و ۴ قانون مجازات حمل چاقو و انواع دیگر اسلحهی سرد مصوب ۱۳۳۶ تعقیب و مجازات میشود و ماموران انتظامی و پاسداران انقلاب و ماموران کمیتهها مکلفاند به محض روبهرو شدن با چنین اشخاص آنان را جلب و با گزارش جریان امر به نزدیکترین ناحیهی دادسرای تهران معرفی کنند. ۳- هرکس در اماکن عمومی یا معابر عمومی متعرض و یا مزاحم زنی بشود و یا با الفاظ و یا حرکات مخالف شئون و حیثیت به او توهین کند به حبس تادیبی از ۲ تا ۸ ماه محکوم خواهد شد. ۴- هرگاه جرایم مذکور در موارد ذکرشده در نتیجهی توطئهی قبلی و دستهجمعی واقع شود، هریک از مرتکبین به حداکثر مجازات مصوبه محکوم خواهد شد.» دادستان تهران – شعشعانی (اطلاعات، دوشنبه ۲۱ اسفند ۵۷، ص ۷)
همزمان با صدور اعلامیهیهای دادستانهای کل انقلاب و تهران، نظر دولت و مهندس مهدی بازرگان رئیس دولت موقت نیز دربارهی حجاب خانمها و بهویژه زنان کارمندان دولت به قرار زیر اعلام شد:
«بدیهی است که نخستوزیر و خانوادهی ایشان از قدیم طرفدار و مشوق و مقید به حجاب در حد معقول و عملی و صحیح اسلامی آن بودهاند ولی ایشان و همهی آقایان وزرا معتقد و عامل به آیهی کریمهی «لا اکراه فیالدین» نیز میباشند و دستور احیا برای خانمها صادر نمیفرمایند. اعلام صریح دو روز قبل آیتالله خمینی که احدی حق تعرض و مزاحمت خانمها را ندارد موید عمل دولت بر عدم الزام خانمهای کارمند و مراجعین به ادارات میباشد. البته نمایشگری و عریانی و جلفی مسئلهی دیگری است که مسلما در ایران بعد از انقلاب اسلامی و در دولتهای اسلامی نمیتواند جواز و پذیرش داشته باشد.» (آیندگان، ۲۰ اسفند ۵۷)
به این ترتیب و با هماهنگی ارکان حکومت، اعتراضات سهروزهی زنان تهران به حجاب اجباری فروکش کرد و راهپیمایی روز دوشنبه ۲۱ اسفند آنان که قرار بود از محل دانشگاه تهران به سوی میدان آزادی انجام شود منتفی شد. این تصمیم را چند تن از نمایندگان گروههای مختلف زنان شرکتکننده گرفتند، آنها که در دانشگاه تهران گرد آمده بودند، به شرکتکنندگان اعلام کردند: «چون به نکات مورد نظر خود در مورد لغو تحمیل حجاب دست یافتهایم دلیلی ندارد که راهپیمایی انجام شود.» (اطلاعات، دوشنبه ۲۱ اسفند ۵۷، ص ۲)
با همهی اینها اما تب تند انقلابیون در این باره فروکش نکرد و پس از وقفهای کوتاه، در نهایت حجاب بانوان نخست در میان کارکنان ارتش الزامی و بعدتر با صدور بخشنامهای برای همهی کارکنان زن ادارات دیگر الزامی شد.
4747
منبع: ایسنا