هنرمندانی که سیاسی شدند

مهسا بهادری:دست‌کم ۲۴ساعت است که نام این دونفر را مخصوصا در فضای مجازی زیاد می‌شنویم. دونفری که واکنش‌ها نسبت به نامزدی آن‌ها در مجلس شورای اسلامی چندان مطلوب نبوده، ایرج ملکی و بهمن دان.
ایرج ملکی در این میان جنس شهرتش کمی متفاوت است، او در کرمانشاه سال‌ها قبل چند فیلم کوتاه هشدار دهنده درباره آسیب‌های اجتماعی با موضوعات مختلف ساخته بود. بعد از گسترش پیام رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی این فیلم‌ها در میان کاربران کشف شد و اصطلاحا سوژه خنده فضای مجازی شد. مثلا یکی از مشهورترین دیالوگ‌هایی که دست‌مایه خنده آدم‌ها شد دیالوگ «چطو به تو گیر ندادن؟» بود که بیشتر جنبه تمسخر داشت اما ملکی وقتی با این قبیل واکنش‌ها مواجه شد، تلاشی برای بهبود کیفیت کار خود انجام نداد و به جای اینکه ناراحت شود و یا انزوا و گوشه گیری پیشه کند از این موقعیت یک فرصت ساخت و با اتکا بر شناخته شدنش در شبکه‌های اجتماعی شروع کرد به فعالیت بیشتر در زمینه طنز.
لایوهای (برنامه زنده) اینستاگرام می‌گذاشت و در آن برای مخاطبانش جوک تعریف می‌کرد که اتفاقا بسیاری از آن‌ها هم در دسته بندی جوک‌های بیمزه قرار می‌گرفتند، ولی شکل تعریف کردن و حالت ایرج ملکی باز باعث می‌شد مخاطب بخندند.
با تمام این شرایطی که ملکی در حوزه فرهنگی پشت سر گذاشته، برای ورود به حوزه سیاست تایید صلاحیت شده و از طرف دیگر بهمن دان هم برای این دوره از مجلس شورای اسلامی نامزد شده است، او فعالیت هنری خود را با تئاتر در گروه آناهیتا در سال‌های نوجوانی آغاز کرد. سپس سال‌ها به عنوان تکنسین رادیولوژی مشغول به کار بود و سپس در رشته‌های کشاورزی و معماری در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شد و مقطع کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت امور فرهنگی به پایان رساند او فعالیت سینمایی را با فیلم هدف بصورت حرفه‌ای به عنوان بازیگر آغاز کرد.از آخرین کارهای او می‌تواند به «گاندو»، «معمای شاه» و فیلم سینمایی «عنکبوت» می‌توان اشاره کرد، البته این اولین‌بار نیست که پای اهالی فرهنگو هنر به مجلس باز می‌شود، پیش از این هم بهروز افخمی که به تازگی برای فیلم «صبح اعدام» جایزه بهترین کارگردانی را از چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر دریافت کرد در ششمین دوره از مجلس شورای اسلامی حضور داشت البته بسیاری از منتقدان بر این باورند که افخمی پس از ورود به مجلس جریان‌های سیاسی را وارد فیلمسازی‌اش کرد و پیش از آن فیلمساز موفق‌تری بود؛ اما شناخته شده‌ترین هنرمندی که وارد عرصه سیاسیت شد کسی نبود جز محمدتقی بهار معروف به ملک‌الشعرای بهار که در سومین و پنجمین دوره مجلس شورای ملی حضور داشته است.
بهار در سال ۱۲۹۳ خورشیدی نماینده حوزه انتخابیه درگز در مجلس سوم شورای ملی و همچنین به عنوان نماینده حوزه انتخابیه ترشیز (کاشمر کنونی) در مجلس پنجم شورای ملی انتخاب شد. بهار در حالی که از جوانترین نمایندگان مجلس بود اما تصویب اعتبارنامه‌اش چهار ماه و نیم به طول انجامید. هنگام بررسی اعتبارنامه‌اش در مجلس (۳۱ فروردین ۱۲۹۴) شیخ محمدحسن گروسی در مخالفت با اعتبارنامه ملک‌الشعرا، مندرجات روزنامه نوبهار را «فساد ملتبس» توصیف کرد، یعنی امکان فساد عقیده در این مندرجات هست و باید برای تشخیص آن به خبره و کارشناس مراجعه شود. سید حسن مدرس نیز ضمن اعلام مخالفت خود با اعتبارنامه ملک‌الشعرا گفت حاکم درگز که انتخابات درگز را برگزار کرده، یاغی بوده‌است. سرانجام مجلس با ۴۴ رأی موافق در برابر ۲۵ رأی مخالف به اعتبارنامه ملک‌الشعرا رأی داد.

ملک‌الشعرا در همان سال دوره سوم نوبهار را در تهران منتشر کرد و سال بعد انجمن ادبی دانشکده (به عبارت دیگر بعدها با نام احیاء دوم انجمن ادبی ایران) و نیز مجله دانشکده را بنیان گذاشت که به اعتقاد او مکتب تازه‌ای در نظم و نثر پدیدآورد. علاوه بر بهار عده‌ای از اهل قلم مانند عباس اقبال آشتیانی، غلامرضا رشید یاسمی، سعید نفیسی و تیمورتاش با این مجله همکاری داشتند.
در مجلس پنجم در حالی که ملک‌الشعراء نمایندهٔ حوزه انتخابیه ترشیز بود در صف مخالفان جمهوری رضاخانی قرار گرفت. بهار معتقد بود که موافقت سردارسپه با جمهوری، اسباب تردید مردم شده‌است و نتیجه چنین جمهوری دیکتاتوری رضاخان خواهد بود. بعدها بهار در این دوره خطر مخالفت با سردار سپه را می‌پذیرد و اشعاری به ظاهر در تحسین جمهوری می‌سراید. او در این دوره در کنار سید حسن مدرس و سید ابوالحسن حائری‌زاده در رأس جناح مخالف رضاخان بود. ملک‌الشعرا پیوسته در واکنش به حمله نظام به مطبوعات و توقیف جراید و بازداشت روزنامه‌نگاران اعتراض می‌کرد. با کشته شدن کنسول آمریکا در تهران در اواخر تیر ۱۳۰۳، سردارسپه در پایتخت حکومت نظامی برقرار و عده‌ای را دستگیر و روزنامه‌ها را بست. بهار همراه با مدرس، حائری‌زاده، حاجی اسماعیل عراقی. میرزا علی کازرونی، احمد اخگر و سید حسن زعیم در هفتم امرداد طرح استیضاح دولت رضاخان را به مجلس ارایه داد.

موارد استیضاح عبارت بود از: «سوء سیاست نسبت به داخله و خارجه، قیام و اقدام بر ضد قانون اساسی و حکومت مشروطه و توهین به مجلس شورای ملی، تحویل ندادن اموال مُقصرین و غیره به خزانه دولت». صبح ۲۸ امرداد که قرار بود رضاخان و اعضای دولتش در مجلس حاضر و استیضاح شوند، هوادارانش جلو مجلس جمع شدند و هنگامی که مدرس رسید، به او هجوم برده و در تعقیبش وارد مجلس شدند. در مجلس نیز، نمایندگان هوادار رضاخان به مدرس حمله کردند که منجر به تشنج و تعطیل جلسه و به تعویق افتادن آن به عصر شد. در جلسه عصر، مدرس و کازرونی و حائری زاده به مجلس نیامدند و ملک‌الشعرا بهار به نمایندگی از استیضاح‌کنندگان در مجلس حاضر و نطقی در اعتراض به وقایع آن روز ایراد کرد که با طعنه و مخالفت نمایندگان اکثریت، از جمله سلیمان میرزا روبرو شد. در نتیجه، ملک‌الشعرا و همفکرانش تصمیم گرفتند استیضاح مسکوت بماند. اما رضاخان از مجلس رأی اعتماد خواست و گفت: «برای دولت تکلیف لازم است. اگر اقلیت هر روز به یک عنوانی اسباب زحمت دولت را فراهم کند برای دولت پیشرفت ندارد … دولت متکی به اکثریت است، اگر اکثریت دارد برود عقب خدمت خودش و اگر هم ندارد تکلیف خودش را بفهمد … رأی اعتماد با هر چه می‌خواهید بگیرید. با سیاه، سفید، قرمز، هر چه می‌خواهید بگیرید. تقاضای ما معین شدن تکلیف ماست». با خروج نمایندگان اقلیت از جلسه، نمایندگان به اتفاق به دولت رضاخان رأی اعتماد دادند.
۲۴۵۲۴۵

منبع: خبر آنلاین

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا