«چراغ صائقه» گزینش ادبیات عاشورایی به انتخاب علی انسانی
«کتاب چراغ صاعقه» مجموعهای از شعرهای شاعران مختلف به گزینش علی انسانی در مصائب و مراثی امام حسین (ع) و یارانش سروده شده است، چراغ صاعقه در ۴۲۳ صفحه در سال ۷۷ توسط انتشارات جمهوری به چاپ رسیده است ، همچنین در مقدمه کتاب، موسوی گرمارودی به شاعران شیعی فارسی که از دوران گذشته در مصیبتهای اهل بیت (ع) اشعاری سروده اند، اشاره کرده و معتقد است که ترکیب بند محتشم یکی از بهترین آنها است.
انسانی از مرثیه سازی با عنوان یکی از کارهای بسیار مهم هنری یاد کرده و دوازده بند محتشم را از نظر خوانندگان در این کتاب قرار داده است، او در بخش نخست، اشعار بسیار متنوعی را درباره وقایع کربلا گردآوری که پوست و مغز از قاآنی، گریه خورشید از امیری فیروزکوهی، جگرگوشه رسول از صائب تبریزی و غبار محنت از شهریار از آن جمله است.
او در بخش دوم، مجموعه شعرهای دیگری را زیر عنوان آغاز نهضت و حرکت به سوی نینوا به مخاطبان عرضه میدارد، انسانی در بخشهای بعدی تا پایان کتاب، سرودههایی از شاعران دوران معاصر، چون ادیب الممالک فراهانی، علی موسوی گرمارودی، علی انسانی، استاد جلال همایی، ابوالقاسم لاهوتی، یغما جندقی، وصال شیرازی، محمدجواد مشفق و ملک الشعرای صبوری با عناوین بسیار متنوع مربوط به همه وقایع نهضت حسین بن علی (ع) از آغاز تا شام غریبان و بازگشت به مدینه ضبط کرده است.
در قسمتی از کتاب حاضر رباعی «باب حوائج» سرودهی «محمد جواد شفق» میخوانیم:
تا قهر علی، بهر خوارج باشد / تا مهر علی سکهی رایج باشد
تا پرچم کربلاست همرنگ شفق / عباس علی باب حوائج باشد
رباعی دیگری با عنوان «لبخند زخم» اثر «علی انسانی» را میخوانیم:
رگهای گلوی خشک گردیده ببوس / جایی که به جز تو کس نبوسیده ببوس
این تن که ز هر زخم به تیغ دشمن – / واکرده دو لب به خصم خندیده ببوس
درباره علی انسانی بخوانیم:
علی انسانی (۱۳۲۶ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی در شهر کاشان و در یک خانوادهی مذهبی چشم به جهان گشود شش ساله بود که به همراه خانواده به تهران آمد، بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی به شغل آزاد در بازار تهران (فرش فروشی) روی آورد، همچنین پانزده ساله بود که سرودن شعر را آغاز کرد، مشوقین او زندهیاد محمدعلی فنا و مرحوم خوشدل تهرانی، زنده یاد استاد اوستا و استاد مشفق کاشانی بودهاند، با حضور مستمر خود در محافل ادبى و مذهبى از محضر اساتید فن بهرهها برد، او از اوایل جوانى با شیوه مدح آل اللّه و آفرینش آثار آیینى آشنا شد و به تدریج با تجربههایى که در این دو مقوله کسب کرد، توانست در انجمنهاى ادبى و محافل آیینى حضور موفقى داشته باشد تا جایى که امروز از چهرههاى ممتاز و برتر جامعۀ مدّاحان و از شعراى مطرح و نامآشناى آیینى به شمار مىرود، او به سبک اصفهانى (هندى) متمایل است و شیوه بیانى او غالبا آمیزهاى از دو سبک اصفهانى و عراقى است.