وقتی که سینمای کُمِدی، گیشه را قبضه می‌کند

در سال‌های اخیر، سینمای کمدی به محبوبیت زیادی در کشور دست پیدا کرده است؛ به طوری که برخی از اهالی سینما و عامه مردم بر این باور هستند که در طول این سال ها، ژانر کمدی توانسته است به داد سینمای ایران برسد و در مقابل، برخی دیگر از منتقدان معتقد هستند که سینمای ایران نباید به کار‌های تک بُعدی یا دو بُعدی روی آورد چراکه این موضوع می‌تواند بسیار آسیب زا باشد. از اینرو، با محمدرضا مقدسیان، منتقد سینما، گفت‌وگو کردیم:

آقای مقدسیان، درمورد صنعت سینما به ویژه در کشور توضیح دهید که به چه صورت است؟

وقتی درمورد سینما صحبت می‌کنیم باید بدانیم که سینما وجوه مختلفی دارد که یکی از مهم‌ترین وجوه آن، مثل هر هنر دیگری برای این که دوام و قوام پیدا کند این است که حتماً باید مخاطب داشته باشد چراکه سینما هنر گرانی است و هزینه‌های تولید برای خلق یک اثر هنری در سینما بسیار بیشتر از هزینه‌هایی است که شاید در دیگر رشته‌های هنری صرف می‌شود. به همین دلیل، در حوزه سینما، اصلی که هر اثر هنری باید مخاطبی داشته باشد تا بتواند زنده بماند از اهمیت زیادتری برخوردار است. چون سرمایه گذاری جدی‌تر و حجیم تری در آن صورت می‌گیرد؛ به طوری که حداقل هزینه ساخت یک اثر سینمایی، از حدود ده میلیارد تومان به بالا شروع می‌شود که این مبلغ به پروداکشن و حجم تولید بستگی دارد و امکان دارد چهار یا پنج برابر بیشتر از این هم شود و این موضوع در همه جای دنیا صادق است.

با وجود این هزینه ها، آثار سینمایی تا چه اندازه توانسته اند در جذب مخاطب، موفق عمل کنند؟

نکته مهمی که در صنعت سینما وجود دارد، این است که آثار سینمایی توانایی جذب مخاطب را داشته باشند. یعنی مخاطب، یا از طریق گیشه بلیط را تهیه کرده و در سالن سینما، فیلم را مشاهده کند یا در فضای مجازی و بستر‌هایی که برای دیدن این فیلم‌ها وجود دارد، به مشاهده آن‌ها بپردازد یا این که بتواند به شیوه معناداری، سرمایه گذاری‌های انجام شده در سینما را جبران کند. در این میان، طیف گسترده‌ای از مخاطبان، سلایق متنوعی دارند. یعنی هر کشوری در دنیا که موفق شده در حوزه سینما به عنوان یک صنعت، حرفی برای گفتن داشته و دستاوردی داشته باشد به واسطه جذب طیف گسترده‌ای از مخاطبان بوده است.

برای شناسایی طیف گسترده مخاطبان باید چه اقداماتی انجام داد؟

برای شناسایی چنین طیفی، باید مخاطب سنجی و مخاطب شناسی صورت بگیرد که این موضوع به شرایط فکری، فرهنگی، اخلاقی، حتی ویژگی‌های فصول متفاوت، رده‌های مختلف سنی، تحولات بین نسلی و… بستگی دارد و همه این موارد منجر به این می‌شود که سلیقه مخاطب همزمان به شکل پویایی، در حال تغییر باشد. از اینرو، ضرورت دارد که لحظه به لحظه طیف مخاطبان را بتوان بیش از پیش، شناسایی کرد و این موضوع در تمام دنیا وجود دارد.

تا چه حد، نگاه و پرداخت به سوژه‌ها و ساخت آثار سینمایی در ایران متنوع هستند؟

در طول سالیان متمادی و به دلایل مختلف که بحث آن بسیار مفصل است و همچنین به خاطر شیوه مدیریت سینما و بحث ممیزی‌ها در سطح کلان که متر و معیار مشخصی ندارند و اصولاً دولت به دولت، مدیر به مدیر و شهر به شهر متفاوت هستند و البته مسائل مربوط به اقتصاد سینما، هر روز تنوع نگاه در سینما محدودتر می‌شود؛ به طوری که تا به امروز، دو طیف کلی در سینمای ایران ساخته شده است. یک طیف مربوط به فیلم‌هایی است که به موضوع‌های اجتماعی می‌پردازند و ما آن را تحت عنوان سینمای اجتماعی می‌شناسیم. یعنی سینمایی که بیشتر به آسیب‌ها می‌پردازد و طیف دیگر به فیلم‌های به اصطلاح کُمدی اختصاص پیدا کرده است که این روز‌ها جریان اصلی کسب درآمد و گردش مالی در سینمای ایران را رقم می‌زند. طبیعتاً وقتی طیف گسترده‌ای از مخاطبان را داشته باشیم، ولی محصولات از تنوع کافی برخوردار نباشند و نتوان گونه‌های مختلف سینمایی را در آن جستجو کرد و داستان‌های متنوع در چنین سینمایی وجود نداشته باشد و مخاطب حق انتخاب بین گزینه‌های زیاد و متفاوتی نداشته باشد و از طرفی دیگر، ساز و کار ممیزی و ارائه مجوز برای ساخت و نمایش فیلم، بسیار شناور و غیر شفاف باشد. در نتیجه، خروجی آن به گونه‌ای خواهد بود که مخاطب احساس می‌کند انتخاب زیادی برای حضور در سالن سینما را ندارد.

وقتی که سینمای کُمِدی، گیشه را قبضه می‌کند! /// گزارشِ تاپِ یکشنبه ۵ تیرماه

به نظر شما، وقتی مخاطب، صرفاً دو سینمای اجتماعی و کمدی را در کشور، پیش روی خود ببیند به تماشای چه آثار دیگری روی می‌آورد؟

در چنین شرایطی، مخاطب، آثار و سریال‌های روز دنیا با بهترین کیفیت و راحت‌ترین شیوه‌ها را در اختیار دارد. یعنی می‌تواند بخش زیادی از نیاز‌های خود را از دل این آثار تأمین کند. ضمن این که هزینه‌های زیادی هم از لحاظ اقتصادی برای بدست آوردن این آثار، پرداخت نمی‌کند. پس، در حالی که مخاطب، سلیقه‌های متنوع و تعدد آثار روز دنیا را در اختیار دارد با دو جنس سینما در کشور روبرو می‌شود که فیلم‌های به اصطلاح کمدی و اجتماعی هستند و به سینمای جهان روی می‌آورد.

یکی از عمده دلایل حضور حداکثری مخاطب در سینمای دنیا چیست؟

طبیعتاً یکی از دلایل حضور حداکثری مخاطب در سینمای دنیا، فیلم‌های جریان اصلی سینماست. یعنی فردی که چنین فیلم‌هایی را دنبال می‌کند در پی سرگرم شدن، تجربه هیجان، بروز احساسات خود، داشتن احساس امید و انگیزه است تا بتواند هنگام خروج از سالن سینما، تجربه نرم و لطیف و خوشایندی داشته باشد. این بدین معنی نیست که نباید فیلم‌های اجتماعی، تجربی -هنری و جدی‌تر ساخته شوند. بلکه مسئله این است که اگرچه در تمام دنیا، فیلم‌هایی با جنس اجتماعی یا آن دسته که احیاناً در حوزه تجربه کردن هستند و یا به دنبال فضا‌های جدیدی می‌گردند تا در جشنواره‌های داخلی و خارجی موفق باشند وجود دارند، ولی شامل همه سینما نمی‌شوند. همین طور که تمام سینمای جهان صرفاً مربوط به سینمای کمدی نیست.

در چنین شرایطی، گیشه به کدام سمت پیش می‌رود؟

وقتی فقط طیف حداکثری مخاطبان درنظر گرفته می‌شود و علاقه‌مندان جدی که به دنبال کشف در سینما هستند، ملاک قرار نمی‌گیرند، گزینه‌ای که احتمال کسب مخاطب بیشتری دارد، سینمای کمدی است.

به نظر شما، صرفاً سینمای کمدی می‌تواند مخاطب را جذب کند؟

خیر. چون تجربه ثابت کرده است اگر آثار جذاب و قابل دفاعی در گونه‌های دیگر سینما مثل موزیکال، وحشت، پلیسی و جنایی ساخته شود، مخاطب در سالن سینما حاضر می‌شود و آن آثار را تماشا می‌کند. ولی متأسفانه، تنها گزینه پیش روی مخاطب داخلی، سینمای اجتماعی و کُمدی است و در این میان، چون فیلمسازان و سینماداران متوجه این موضوع شده اند که اگر قرار باشد گردش اقتصادی در سینما اتفاق بیفتد بیشتر، از ناحیه سینمای کمدی است با خیال راحت، فضا را بدون رقیب دیده اند و نگاه حداقلی از لحاظ ساختاری (فیلمنامه، بخش‌های تکنیکی، اجرای بازیگران، کارگردانی، موسیقی، طراحی صحنه و…) به هر نوع فیلم کمدی دارند. چون می‌دانند مخاطب، چاره‌ای ندارد جز این که بین سینمای اجتماعی و کُمدی، یکی را انتخاب کند.

برای روشن‌تر شدن این موضوع مثال بزنید.

مثل صنعت خودروسازی که شرکت‌های خودروسازی می‌دانند به دلیل رقیب نداشتن، می‌توانند هر خودرویی با هر نوع کیفیتی را تولید کنند و مردم هم مجبور هستند که چنین خودرو‌هایی را بخرند، سازندگان فیلم‌های سینمایی کمدی هم فکر می‌کنند هر آن چه که تولید می‌کنند مخاطبان مجبور هستند آن‌ها را در سالن سینما مشاهده کنند و همین مسئله باعث شده است که مخاطبان هم در مقایسه با سال‌های گذشته، درخصوص محصولات بدون کیفیت آگاه‌تر شوند و از آن جایی که به آثار روز دنیا دسترسی دارند خیلی به تماشای همین فیلم‌های کمدی هم نمی نشینند که گردش مالی نسبی در سینما به وجود می‌آوردند و  بدنبال آن، احساس می‌کنند دست فیلمسازان، سرمایه گذاران و تهیه کنندگان برای آن‌ها رو شده است. زیرا بر این باور هستند که این سازندگان تلاش زیادی نمی‌کنند تا فیلم کمدی یا دیگر ژانر‌های با کیفیتی را بسازند.

به جز بحث درآمدزایی سینمای کمدی، چه عوامل دیگری باعث روی آوردن سازندگان به ساخت چنین ژانری می‌شود؟

جریان بلاتکلیف ممیزی و سانسور، پروانه ساخت، پروانه نمایش و تغییر قوانین سالانه و دوره به دوره، باعث ترس و محافظه کاری فیلمسازان و تهیه کنندگان شده است؛ به طوری که آن‌ها به جای تلاش برای نوآوری، از فرمول‌های بار‌ها تکرار شده استفاده می‌کنند. در نتیجه، نه فیلم‌ها دارای کیفیت بالایی هستند و نه مخاطبان از تماشای فیلم‌ها رضایت خاطر دارند که این موضوع جریانی است که می‌تواند در درازمدت باعث ازبین رفتن سینمای ایران شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا