چگونه دیپلماسی ترامپ را رام کرد؟ / اعتماد به نفس چینی در برابر قلدری امریکایی/ چین در برابر امریکا ایستاد و با مذاکره از حقوق خود دفاع کرد

خبرآنلاین – رسول سلیمی: در حاشیه اجلاس همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (APEC) در بوسان کره جنوبی، شی جینپینگ و دونالد ترامپ برای اولین بار از سال ۲۰۱۹ رو در رو شدند و بر سر یکی از داغترین نقاط تنش تجاری یعنی فلزات کمیاب، مذاکره کردند.
این فلزات، که چین ۷۰ درصد استخراج و ۹۰ درصد پردازش جهانی آنها را کنترل میکند، برای صنایع پیشرفته مانند خودروهای الکتریکی، پهپادها و تراشهها حیاتی هستند. ترامپ، که در ۱۵ اکتبر تهدید به تعرفههای ۱۰۰ درصدی بر کالاهای چینی کرده بود، شی را به این دیدار کشاند، اما پکن با تعلیق یکساله محدودیتهای صادراتی بر فلزات کمیاب و مغناطیسهای مرتبط و در مقابل کاهش تعرفههای آمریکا بر فنتانیل و سویا، توافق کرد.
این دیدار، نماد اعتماد به نفس چین در برابر آنچه ترامپ «قلدری اقتصادی» مینامد، بود. چین، که از آوریل ۲۰۲۵ محدودیتهای صادراتی بر هفت فلز کمیاب (مانند گالیوم و ژرمانیوم) اعمال کرده بود، با دیپلماسی، نه تسلیم، حقوق خود را حفظ کرد.
ترامپ، که در آوریل ۲۰۲۵ تعرفههای ۵۸ درصدی را بر چین اعمال کرد، با این توافق، از تشدید جنگ تجاری، که طبق تحلیل، مؤسسه بروکینگز احتمالاً ۲ درصد GDP آمریکا و ۱.۵ درصد چین را کاهش میداد، اجتناب کرد. این در حالی است که سابقه تنش بر سر فلزات کمیاب به ۲۰۱۰ بازمیگردد، زمانی که چین صادرات به ژاپن را قطع کرد.
در ادامه به بررسی دستاوردهای اجلاس بوسان کره جنوبی می پردازیم:
۱. تعلیق محدودیتهای صادراتی
تعلیق یکساله محدودیتهای صادراتی چین بر فلزات کمیاب، یکی از کلیدیترین دستاوردهای دیدار بوسان بود. ترامپ در هواپیمای ایرفورس وان گفت: «چین محدودیتها را برای یک سال تعلیق کرد، که زنجیره تأمین ما را نجات میدهد.»
این فلزات، که چین ۹۰ درصد پردازش جهانی را کنترل میکند، برای صنایع آمریکا حیاتی هستند؛ برابر گزارش آژانس بینالمللی انرژی، ۶۱ درصد تولید جهانی از چین است. اما از آوریل ۲۰۲۵، چین صادرات گالیوم و ژرمانیوم را محدود کرد، که تولید باتریهای الکتریکی آمریکا را به نوشته مؤسسه بروکینگز ۲۰ درصد کند کرد.
در این شرایط، از منظر اقتصادی، تعلیق تولید خودروهای الکتریکی (EV) آمریکا را (که ۵۰ درصد به فلزات چینی وابسته است) احیا میکند و هزینهها را کاهش میدهد. اما این اقدام اعتماد به نفس چین را نشان میدهد؛ شی با تأکید بر «توافق بر اساس نگرانیهای متقابل»، آمریکا را به مذاکره واداشت. همچنین چین اهرم خود را حفظ کرد، اما از تشدید تنش اجتناب کرد.
۲. کاهش تعرفههای متقابل
کاهش تعرفهها، از دیگر دستاوردهای دیدار بود. ترامپ اعلام کرد: «آمریکا تعرفههای فنتانیل را نصف کرد و چین واردات سویا را از سر گرفت.» به نوشته گاردین این توافق، تجارت را ۱۵ درصد احیا میکند و کشاورزان آمریکایی (که ۲۰ میلیارد دلار ضرر از تعرفههای ۲۰۱۸ داشتند) را نجات میدهد.
از منظر اقتصادی، تعرفههای ۱۰۰ درصدی ترامپ (تهدید ۱۵ اکتبر) تجارت با چین را کاهش میداد، اما این توافق، آن را تثبیت کرد. از سوی دیگر، چین با تعلیق محدودیتها، مواضع عزتمندانه خود را حفظ کرد و آمریکا را از «قلدری» به دیپلماسی سوق داد و در نهایت این توافق از رکود اقتصاد امریکا جلوگیری کرد.
۳. جلوگیری از رکود اقتصادی
همچنین توافق از رکود جلوگیری کرد. «مؤسسه بروکینگز» پیشبینی کرد که تشدید تنش ها، GDP آمریکا را ۲ درصد (۵۰۰ میلیارد دلار ضرر) و چین را ۱.۵ درصد (۷۰۰ میلیارد دلار) کاهش میداد، با از بین رفتن یک میلیون شغل در آمریکا و ۲ میلیون فرصت شغلی در چین. توافق، این ضرر را به ۰.۲ درصد محدود کرد. از منظر اقتصادی، فلزات کمیاب برای ۷۵ درصد پنلهای خورشیدی آمریکا حیاتی است و محدودیتها تولید را متوقف میکرد. اما ترامپ با توافق، پایگاه کشاورزان را نیز حفظ کرد در شرایطی که این توافق، اعتماد به نفس چین را در جلوگیری از بحران برجسته میکند.
۴. تقویت دیپلماسی
این دیدار، دیپلماسی را نیز تقویت کرد. ترامپ گفت: «ما بر اساس نگرانیها توافق کردیم». چین نیز با تعلیق، عزت خود را حفظ کرد و آمریکا را به میز مذاکره کشاند. این توافق از جنگ تجاری (که برابر محاسبه مؤسسه بروکینگز ۲ تریلیون دلار ضرر جهانی داشت، اجتناب کرد و ایستادگی چین را که با دیپلماسی برجسته شده بود نشان داد.
اعتماد به نفس چینی در برابر قلدری امریکایی
از منظر رفتارگرایی، اعتماد به نفس چین در برابر قلدری آمریکا ریشه در ادراکات، باورها و تصمیمات رهبران دارد. رفتارگرایی، که بر ادراکات فردی و گروهی تمرکز دارد، دیدار بوسان را به عنوان نمونهای از تغییر ادراک از تقابل به همکاری تحلیل میکند. ترامپ، با ادراک چین به عنوان «تهدید اقتصادی»، تعرفههای ۱۰۰ درصدی را تهدید کرد، که ریشه در باور او به «معاملهگر بودن» دارد. این ادراک، آمریکا را به قلدری سوق داد، اما شی جینپینگ، با باور به «قدرت نرم دیپلماتیک»، محدودیتهای صادراتی را «دفاعی» ادراک کرد و مذاکره را انتخاب نمود.
ادراکات شی، ریشه در فرهنگ کنفوسیوسی (تعادل و احترام متقابل) دارد، که او در ۲۰۲۴ در اجلاس بریکس تکرار کرد: «چین از حقوق خود دفاع میکند، نه از تهاجم!» این باور، چین را به تعلیق محدودیتها برای یک سال واداشت، که ترامپ را از «پیروزی کامل» به «توافق متقابل» تغییر داد. به همین دلیل، تصمیم ترامپ برای توافق را به ادراک منافع انتخاباتی، نسبت میدهد؛ نظرسنجی موسسه پیو (اکتبر ۲۰۲۵) نشان داد ۶۵ درصد آمریکاییها نگران رکود هستند، که ترامپ را به عقبنشینی واداشت. شی، با ادراک آمریکا به عنوان «قدرت در حال افول»، دیپلماسی را انتخاب کرد تا اقتصاد چین (رشد ۴.۵ درصدی) را حفظ کند.
اما اگر منازعه ادامه داشت، ضررها عظیم بود: برابر تحلیل مؤسسه بروکینگز، تولید ناخالص داخلی آمریکا ۲ درصد (۵۰۰ میلیارد دلار، ۱ میلیون بیکاری) و چین ۱.۵ درصد (۷۰۰ میلیارد دلار، ۲ میلیون بیکاری) کاهش مییافت. اما ترامپ با ادراک «پیروزی» توافق کرد و شی با باور به «عزت متقابل»، حقوق چین را حفظ کرد. این رفتار، از ادراکات فردی (ترامپ: معاملهگر، شی: دیپلمات) به تصمیمات گروهی (تیمهای مذاکرهگر) گسترش یافت.
۲۱۳/۴۲
منبع: خبر آنلاین





