گنجی که ترامپ در زیر یخهای گرینلند به دنبالش است
غزال زیاری: جذابیت بزرگترین جزیره کره زمین موضوع غیرقابلانکاری است. در طول هزارههای اخیر، گرینلند همواره در کانون توجه بازدیدکنندگان بوده و افراد مختلفی را از اریک سرخ، بنیانگذار اولین شهرک اروپایی در بیش از هزار سال پیشگرفته تا نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم را به سواحل دورافتاده خود جذب کرده است.
حالا علاوه بر گرمایش آبوهوا که گریبان گیر همه دنیا شده، بحث علاقهمندی به این جزیره بکر هم حسابی داغ است؛ بخش عمدهای از دلیلش هم این است که این جزیره توجه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا را به خود جلب کرده است.
همکاریها و اکتشافات دقیق نقشهبرداری که از یک قرن پیش انجامشده، شواهدی از منابع معدنی مهمی مثل عناصر خاکی کمیاب و مواد معدنی حیاتی مورداستفاده برای فناوریهای انرژی سبز و همچنین ذخایر مشکوک سوخت فسیلی را ارائه میدهد. البته باید این را در نظر داشت که فرآیند یافتن، استخراج و انتقال مواد معدنی و سوختهای فسیلی چالشی چندلایه، چندملیتی و چندین دههای است.
گرینلند واقعاً چقدر است؟
در بیشتر نقشهها، گرینلند بسیار بزرگ و تقریباً بهاندازه قاره آفریقا به نمایش درآمده است ؛ اما این در حقیقت اغراقی بر روی نقشه محبوب مرکاتور است که کشورهای نزدیک به قطب را کشیده و بزرگ کرده و در اندازه آنها اغراقشده است؛ درواقع، گرینلند حدود ۲ میلیون کیلومترمربع و به اندازه جمهوری دموکراتیک کنگو وسعت دارد و مثل بخشهای مختلف زمین، یک توده خشکی قدیمی است که اسناد دقیقی از تاریخ زمین، از فورانهای آتشفشانی گرفته تا شکافها و برخوردهای غولپیکر قارهای را در خود نهفته دارد.
کاترین گودناف، زمینشناس سازمان زمینشناسی بریتانیا دراینباره گفته: «تاریخ گرینلند مثل تاریخ تقریباً هر جای دیگری از جهان است؛ روزگاری در حدود ۵۰۰ میلیون سال پیش، گرینلند قسمتی از یک قاره بزرگتر بود که بخشی از شمال اروپا و بخشی از آمریکای شمالی امروزی را شامل میشد؛ اما زمین همیشه در حال تکامل است و حدود ۶۰ تا ۶۵ میلیون سال پیش، این ابرقاره شروع به جدا شدن کرد و شکاف ایجادشده تدریجاً باز شد و اقیانوس اطلس شمالی را ایجاد کرد.»
درنتیجه گرینلند با جدا شدن از اروپا، به سمت غرب حرکت کرد و با سفر به کانون ایسلندی، به فعالیتهای آتشفشانی که جزیره ایسلند را تشکیل دادند کمک نمود.
گنج نهفته در این سرزمین بکر
امروزه، گرینلند میزبان همهچیز است؛ از سنگهای زیرزمینی پرکامبرین گرفته تا رسوبات یخبندان که حاوی مجموعهای از منابع ارزشمند هستند؛ البته دانشمندان تخمین میزنند که گرینلند، فراتر از منابع معدنی، دارای ذخایر عظیمی از نفت و گاز طبیعی است. تلاشهای شرکتهای نفت و گاز برای یافتن مخازن باستانی در گرینلند از دهه ۱۹۷۰ بینتیجه بوده؛ هرچند که زمینشناسی فلات قاره گرینلند شباهتهایی با دیگر سایتهای سوخت فسیلی در قطب شمال را نشان میدهد.
گرینلند جلوه متفاوت و عجیبی دارد؛ با حاشیههای سخت بیرونی که فضای داخلی نرم را در برمیگیرند. بیشتر جزیره توسط ورقه یخی گرینلند که از طریق تعدادی از یخچالهای طبیعی به سمت خط ساحلی تخلیه میشود، پوشیده شده است. تنها حدود ۲۰ درصد از جزیره بدون یخ است که آن بخشها هم متشکل از کوههای پرتگاهی، صخرههای بریدهبریده و شهرهای کوچک و بزرگی که با خانههای رنگارنگ جلبتوجه میکنند.
به گفته محققان، اکتشافات در گرینلند، بهویژه در مناطق شمال شرقی آن، بحث داغ ۱۲۰ تا ۱۳۰ سال پیش بود که در آن دوره، مواد معدنی مختلف کشف و معادن شروع به ظهور کردند.
در سال ۱۸۵۰ میلادی، کرایولیت معدنی (یخی که به دلیل نقطه ذوب بسیار بالا، هرگز ذوب نمیشود)، در جنوب غربی گرینلند یافت شد و مهاجران با استخراج کرایولیت، آن را در ساخت بیکربنات سودا به کار گرفتند. در طول جنگ جهانی دوم هم نیروهای متفقین با کشف معدنی از کرایولیت، از آن برای تولید آلومینیوم مورد استفاده در هواپیماها بهره بردند. هر چند که نقشهبرداری دقیق زمینشناسی در گرینلند پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد و نقشههای اولیه زمینشناسی گرینلند در اوایل دهه ۲۰۰۰ به پایان رسید. از آن زمان تا به امروز، نقشهها در حال اصلاح شدن هستند و ۵۵ نقشه در مقیاسی دقیقتر تکمیلشده و تلاشهایی نیز برای نقشهبرداری زیر یخها انجامشده است.
اهمیت مواد معدنی در دنیای امروز
اقتصاد جهان به لطف مواد معدنی حیاتی زنده است؛ البته که یافتن آنها هرساله سخت و سختتر میشود. چنین موادی برای انتقال انرژی پاک اهمیت زیادی دارند و طبق تخمین کارشناسان، تقاضا برای منابع معدنی و فلزی در راستای برآورده کردن تقاضا برای فناوریهای انرژی تا سال ۲۰۴۰ چهار برابر خواهد شد؛ چراکه همهچیز از باتری وسایل نقلیه الکتریکی گرفته تا آسیابهای بادی و پنل های خورشیدی به مواد معدنی حیاتی نیاز دارند.
باوجودی که بسیاری از این مواد معدنی از مناطقی مثل چین و آفریقا استخراج میشوند، باید به دلایل ژئوپلیتیک، حملونقل، دسترسی و اقتصاد به دنبال مکانهای استخراج جدید بود. آن مریلد، رئیس بخش پایداری و برنامهریزی دانشگاه آلبورگ یادآوری کرده که با خشک شدن معادن در مناطق دیگر، رسوبات قطب شمال جذابتر میشوند.
هرچند که احتمال وجود مواد معدنی حیاتی در گرینلند وجود دارد، اما مشخص نیست که آیا استخراج معادن ازنظر اقتصادی مقرونبهصرفه خواهد بود یا خیر. سایمون جوویت، مدیر مرکز تحقیقات و زمینشناسی اقتصادی دانشگاه نوادا گفته: «اکتشاف معدنی یکی از چالشبرانگیزترین و پرخطرترین مسائل مرتبط با معدن است. به ازای هر ۱۰۰ پروژه اکتشاف معدنی، ممکن است یکی از آنها به معدن تبدیل شود. حتی اگر پتانسیلهای یک معدن آشکار شود، باز هم بهطور متوسط ۱۰ سال طول میکشد تا از کشف تا تولید برسد. موارد متعددی در این موضوع دخیل هستند؛ ازجمله اینکه کجا هستید، زیرساختها چیست، چه مجوزهایی باید کسب شوند و چهکارهایی باید انجام داد تا به استخراج برسید.»
چالشهای پیش رو در این مسیر
یکی از مهمترین چالشهای پیش رو این است که گرینلند ازنظر زیرساختها بسیار ضعیف است؛ با خروج از شهرها، به هیچ جاده یا راه آهنی در حومه شهر برنخواهید خورد. سفر با قایق یا هوا انجام میشود، نه ماشین و همین چالش بزرگی برای عملیات معدن خواهد بود.
فرآوری مواد معدنی نیز چالش بعدی است؛ برخلاف موادی مثل طلا که در حالت اصلی در سنگ یافت میشوند، عناصر خاکی کمیاب در کانی پیچیده دیگری قفلشدهاند و درنتیجه پردازش آنها خیلی سخت است و گاهی با اورانیوم یا عناصر دیگر ارتباط نزدیکی دارند.
با توجه به اینکه سه معدن قدیمی در گرینلند آسیب قابلتوجهی به محیطزیست، بهویژه به آبهای اطراف جزیره وارد کردهاند، پارلمان فعلی گرینلند، نگرانیهای زیادی درباره اثرات طولانیمدت استخراج معادن دارد و در سال ۲۰۲۱، قانونی در این کشور تصویب شد که میزان اورانیوم در منابع استخراجشده را محدود میکند و اقدامی را که توسعه معدن عناصر کمیاب خاکی در جنوب گرینلند را متوقف کرد، به تصویب رساند.
سنگهای زباله حاصل از استخراج معادن جزو آلودهترین پسماندها هستند که معمولاً در کنار رودخانهها و خطوط ساحلی ریخته میشوند و دانشمندان سطوح بالایی از فلزات را در هر چیزی از عنکبوت گرفته تا گلسنگ، ماهی و دوکفهایهای نزدیک معادن پیدا کردند.
از سوی دیگر دمای سرد و شوری کم در اطراف گرینلند، روند بهبود محیطزیست را بهطور دردناکی کند میکند؛ بهنحویکه اثرات آلودگیها بعد از ۵۰ سال هم قابلتشخیص است و همین آلودگیها به آب، منابع غذایی گرینلندها و فرصتی برای معیشت مبتنی بر ماهیگیری و شکار آسیب میرساند.
تغییرات آب و هوایی بهشدت بر قطب شمال تأثیرگذار است؛ تا حدی که دمای آن منطقه تقریباً چهار برابر سریعتر از بقیه سیاره افزایش مییابد. طبق محاسبات جدید، در هر ساعت ۳۰ میلیون تن یخ در یخ ورقه یخی گرینلند از دست میرود. در پنج دهه اخیر، وسعت یخ در دریای قطب شمال در حال کاهش بوده است و تغییرات آب و هوایی دوگانگی عجیبی را در گرینلند ایجاد کرده است: گرم شدن آبوهوا به معنای تغییر اکوسیستمها، افزایش سطح دریاها و اختلال در جریانهای اقیانوسی است و از سوی دیگر بهمنزله باز شدن گذرگاههای اقیانوس منجمد شمالی و حملونقل آسانتر مواد معدنی حیاتی مورداستفاده در فناوریهای انرژی سبز خواهد بود که این امید را ایجاد میکند که به کاهش تغییرات آب و هوایی کمک رسان باشد.
با در نظر داشتن این موارد، این نگرانی ایجاد میشود که آیا گرینلند در شرف تبدیلشدن به غرب وحشی بعدی است؟ مته فردریکسن، نخستوزیر دانمارک معتقد است که همهچیز به مردم گرینلند بستگی دارد؛ اما بعید است که کشورهای دیگر به همین سادگی دست از سر این جزیره برداشته و نسبت به گرینلند بیعلاقه شوند.
منبع: bbc
۲۲۷۲۲۷ منبع: خبرآنلاین