سطح تهدیدات هستهای افزایش یافت/ غربیها پیام خطرناک پوتین را گرفتند؟
ابوالفضل خدائی: ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه اخیرا اظهار داشت که دکترین هستهای این کشور با توجه به وضعیت متشنج بینالمللی بهروز شده و فهرست تهدیدهای نظامی که روسیه میتواند برای مقابله با آنها از سلاحهای هستهای به عنوان ابزار بازدارندگی استفاده کند، گسترش یافته است. در سند به روز شده دکترین هسته ای پیشنهاد میشود که حمله به روسیه از سوی یک کشور غیرهستهای، اما با مشارکت یا حمایت یک کشور دارای سلاح هستهای، بهعنوان حملهای مشترک علیه روسیه در نظر گرفته شود.این سند در حالی به روز شده که در دکترین قبلی روسیه تاکید شده بود در صورت به خطر افتادن موجودیت دولت این کشور میتواند از زرادخانه هستهای خود استفاده کند.
روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی به قلم لارنس فریدمن درباره این موضوع نوشت: این تغییر کلیدی اما دقیق نیست و نه اینکه قرار بود باشد. هدف آن تأثیرگذاری بر واشنگتن در مورد این سؤال خاص است که آیا درخواست اوکراین برای استفاده از سیستمهای تسلیحاتی آمریکایی علیه اهدافی در داخل روسیه اجابت می شود یا به طور کلی تر، رهبران غربی برای جدیتر گرفتن تهدیدات شخص پوتین متقاعد خواهند شد. مشکل پوتین این است که قادر به توصیف موقعیت ها نیست، هر چند اظهاراتش جنگ طلبانه باشد، که در آن استفاده از تسلیحات هسته ای منطقی خواهد بود.
از زمانی که روسیه کریمه را در سال ۲۰۱۴ ضمیمه کرد، پوتین به کشورهای ناتو این سیگنال را داده که مداخله در سمت اوکراین، خطر جنگ هستهای را به دنبال دارند. این سیگنالها چه در قالب تبلیغات چه بهصورت رزمایش، بهطور پیوسته به گونهای طراحی شدهاند که بدون استفاده از سلاح هسته ای، تهدیدی را القا کند. وقتی پوتین در فوریه ۲۰۲۲ حمله تمام عیار به اوکراین را اعلام کرد، هشدار داد که کسانی که «سر راه ما» ایستادهاند باید بدانند روسیه فوراً پاسخ خواهد داد و عواقب آن چنان خواهد بود که در کل تاریخ خود ندیدهاید. در سپتامبر ۲۰۲۲ (زمانی که مقامات ایالات متحده به ویژه نگران تشدید تنش های هسته ای بودند) او گفت: «اگر تمامیت ارضی کشورمان به خطر بیفتد، مطمئناً از همه ابزاری که در اختیار داریم برای محافظت از روسیه و مردم خود استفاده خواهیم کرد. این یک بلوف نیست.»
در ۱۳ سپتامبر، او گفت که اگر کشورهای ناتو به اوکراین اجازه دهند از “سلاح های دقیق” دوربرد برای هدف قرار دادن اهداف در داخل روسیه استفاده کند، “در جنگ با روسیه خواهند بود.” وی گفت: در نتیجه با در نظر گرفتن تغییر ماهیت درگیری، در پاسخ به تهدیداتی که متوجه ما خواهد شد، تصمیمات مناسب اتخاذ خواهیم کرد. منظور او از تصمیمات «مناسب» مشخص نیست.
هر یک از این اظهارات در زمانهای مختلف برای بازدارندگی کشورهای ناتو از اقدامات خاصی طراحی شدهاند – سوئد و فنلاند به ناتو میپیوندند، غرب به اوکراین تسلیحات میدهد – بدون اینکه در صورت انجام آن اقدامات، اقدام خاصی انجام دهند. اما همانطور که می دانیم سوئد و فنلاند به ناتو پیوستند و اروپا و ایالات متحده موشک انداز، تانک، جنگنده F-۱۶ و موشک های دوربرد را برای اوکراین تامین کرده اند و هیچ واکنش هسته ای رخ نداد. چرا این طور است؟ هیچ یک از این اقدامات چنین تنش شدیدی را تضمین نکرد. هر نوع استفاده هسته ای چیزی را که هنوز قرار است یک “عملیات نظامی ویژه” محدود در اوکراین باشد، به سطح جدید و فوق العاده خطرناکی خواهد رساند. حمله به کشورهای عضو ناتو یا دیگر کشورهای دارای تسلیحات هسته ای به نوعی خطر مقابله به مثل علیه روسیه را به دنبال خواهد داشت.
محدود کردن استفاده به سلاحهای هستهای تاکتیکی که کلاهکهای کوچکتری دارند و برای استفاده در میدان نبرد طراحی شدهاند، علیه نیروهای خط مقدم اوکراین میتواند باعث مداخله مستقیم ناتو البته فقط با نیروهای متعارف شود؛ چیزی که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در سپتامبر ۲۰۲۲ درباره آن هشدار داد. هر گونه استفاده از سلاح هسته ای به خشم بین المللی منجر می شود، که ممکن است پوتین برخی از آنها را نادیده بگیرد، اما اگر از کشورهای دوست دیگری مانند هند و چین باشد، اینطور نخواهد بود.
اون میتوانست برای محدود کردن این خشم تلاش کند؛ با نشان دادن سلاح ها و اینکه او آماده است پا را فراتر بگذارد. اما این می تواند شرم آور باشد اگر معلوم شود که سلاح ها از کار افتاده هستند به ویژه آنکه بسیاری از آنها برای مدتی آزمایش نشده اند یا وسایل نقلیه تحویل آن توسط دفاع هوایی اوکراین سرنگون شده اند.
با توجه به همه اینها، چگونه باید “خط قرمز” فعلی و دلیل احتمالی تغییرات دکترین هسته ای روسیه را درک کرد؟ اگر ایالات متحده و اروپا به اوکراین اجازه میدادند تا اهدافی در عمق روسیه را با تسلیحات ارائه شده توسط غرب مورد حمله قرار دهد، آیا از دیدگاه پوتین، این تشدید به اندازه کافی جدی برای توجیه استفاده از سلاح هستهای خواهد بود؟
اگر پوتین چنین ادعایی دارد باید گفت که این اتفاق قبلاً رخ داده است: سلاحهای هدایتدقیق غربی قبلاً علیه اهداف روسیه در خاک اوکراین از جمله در شبه جزیره کریمه استفاده شده است. اگر مشکل هدف قرار دادن اهداف در داخل روسیه است، اوکراین مدتی است که این کار را با سیستمهای دست ساز خود انجام داده است. اوکراین حتی یک تهاجم متعارف به روسیه در ماه اوت در کورسک انجام داد، جایی که هنوز از آنجا خارج نشده است. (در واقع، آقای پوتین به جای اینکه زنگ خطر را به صدا درآورد، این تهاجم را کم رنگ کرد زیرا واقعیت آن شرم آور بود.)
استفاده از سلاح هسته ای، در حالی که بدون شک خطرناک ترین گزینه است، محتمل ترین نیست. این طور نیست که او از تشدید تنش بیزار باشد. او قبلاً تشدید کرده است – از تهاجم تمام عیار تا دستور الحاق قلمرو مستقل و حمله به زیرساخت های انرژی. این بدان معنا نیست که هیچ شرایطی وجود ندارد که در آن پوتین ممکن است به استفاده از سلاح های هسته ای فکر کند. سناریویی که او بیشتر به آن اشاره کرده، سناریویی است که در آن نیروهای ناتو در کنار نیروهای اوکراینی میجنگند؛ وضعیتی که میتواند به سرعت نیروهای روسیه را عقب بیاندازد. این سناریویی است که در آن میتوانیم تصور کنیم که روسیه آماده آغاز یک جنگ گستردهتر است. او خود را گرفتار تناقض کلاسیک عصر هسته ای می بیند. او خود را غیرمنطقی نمی داند، اما برای اینکه تهدیداتش قابل اعتماد باشد ، باید این حساب را روی دشمنانش داشته باشد که ممکن است فکر کنند او ممکن است مقداری دیوانه باشد.
*منبع: نیویورک تایمز
311311
منبع: خبر آنلاین