وزارت خارجه باید به دنبال مذاکره برای حل مسایل با اروپا باشد و نه مذاکره برای مذاکره!

زینب اسماعیلی: نصرت الله تاجیک سفیر پیشین ایران در اردن معتقد است: علاوه بر تلاش بر رفع تحریم‌ها دنبال راه‌های جایگزین هم باشیم. با اجماع‌سازی و روش‌های یارگیری یا تعامل با شرق و اروپا و… اما این نمی‌تواند جایگزین مساله رفع تحریم‌ها باشد. در کنار تلاش برای تعامل با امریکا و رفع تحریمها باید اجماع سازی علیه ابزار تحریم را با کشورهائی که آسیب دیده اند را دنبال کنیم. برجام هنوز چهارچوب خوبی برای رسیدن به تفاهم با غرب و رفع تحریمها است. مشروح گفتگوی او با خبرآنلاین را در ادامه می خوانید:

مباحث مطرح‌شده در جلسات رای اعتماد وزرای کابینه آقای پزشیکان را چطور دیدید؟ ‌سطح سیاست‌ورزی مجلس در این روزها چگونه بود؟ 
اگر چه به دلیل گذر زمان و رو آمدن موضوعات جدید جامعه و افکار عمومی تقریبا” از این موضوع عبور کرده اما برای ثبت در تاریخ خوبه به آن بپردازیم. مباحث موضوع کابینه در مجلس را در دو قسمت می‌توان بررسی کرد، صحن و چهار روز جلسات علنی بررسی و رای اعتماد و مطالبی که در کمیسیون‌ها مطرح شد. از لحاظ محتوایی مباحث مطروحه در مجلس در هر دو قسمت را خیلی ضعیف برآورد می‌کنم نه خوب، نه متوسط. ابتدا با بیرون آمدن اخبار از درون کمیسیونها و مسائل مطروحه در آنها و نوع مدیریت خبر و جو سازی معلوم بود اهداف خاصی مد نظر جناح مخالف دولت است و بیشتر به یک بازی روانی شبیه بود! از لحاظ شکلی جناح مخالف دولت، اقلیت سی چهل نفره منتسب به جبهه پایداری هستند که خیلی هم شاید قوی نباشد اما صدای پرطنینی دارد. از رسانه‌ها هم خوب استفاده می‌کند و اخبارش پوشش داده می‌شود. اما خیلی تعیین کننده نیست و مثلا برای نشاندن فرد موردنظرشان بر کرسی ریاست مجلس نتوانست یارگیری موثری بکند. متاسفانه این اقلیت نتوانست یک جریان سازی و یارگیری وسیع کند و علیه نامزدهای دولت اجماع سازی کند و لذا سلسله اقدامات سطح پایینی صورت داد که بیشتر جنبه پرونده سازی و تخریب داشت. و این روش با فضائی که در کشور حول انتخابات ریاست جمهوری بوجود آمده بود یخش نگرفت! توزیع یک سند و شب‌نامه یا تلاش برای بدنام کردن یکی از وزرای پیشنهادی با  پخش فیلم تقطیع‌شده و نادرست در مورد وزیر دیگر نه تنها به این اقلیت کمک نکرد بلکه به ضد خودشان تبدیل شد و حتی نتوانست جناح محافظه کار را هم بسیج کند! در یک کشور با تمدن و تاریخ خیلی عمیق، این رفتار از نهاد پارلمان خیلی مطلوب نیست! در کمیسیون‌ها هم مواردی از دیدگاه سیاسی و مسایل شخصی از وزیر پیشنهادی پرسیده ‌شد که در فضای مجازی از آن به تفتیش عقاید تعبیر گردید در صورتی‌که باید از وزیر برنامه‌ریزی تخصصی می‌خواستند . وزیر باید  بتواند مشکلات آن بخش یا وزارت‌خانه‌ای که برایش نامزد شده را حل و فصل کند آن‌هم در نظام اداری پوسیده و فاسدی که با آن روبه‌رو هستیم. هر کدام از وزرا بخش عمده نیروی‌شان باید برای حل و فصل مسایل همان وزارت‌خانه تلف شود. 

 

بنابراین از لحاظ شکلی ، متدلوژی ، روش‌شناسی و محتوایی، نمایندگان مجلس اعم از مخالفان و موافقین نتوانستند نقش نمایندگی‌شان را به درستی انجام دهند. مجلس کشور بزرگی بنام ایران میتواند و باید خیلی قوی تر و کارشناسی تر و آماده تر از دولتی باشد که هنوز تشکیل نشده! و ایکاش نقشی که گفته می‌شود رهبری در این دور از انتخابات در مورد ریاست جمهوری انجام دادند قبلا” و در مورد مجلس انجام می‌دادند و مجلس دوازدهم با نیروهای کیفی بیشتری تشکیل می‌شد. ما با مشکلات، چالش‌ها و بحران‌های بسیار زیادی مواجهیم. ارگان‌های حاکمیتی از جهت کیفی باید نیروهای بهتری را بکار بگیرند. بخشی از مشکلات کشور به همین نهادهای حاکمیتی برمی‌گردد و دلیلی ندارد که این‌همه مشکلات تجمیع شده روی هم داشته باشیم. نباید نادیده بگیریم که در همین انتخابات نتوانستیم نیمی از مردم را پای صندوق رای بیاوریم. البته رییس مجلس تلاش کرد به گونه‌ای جلسات را مدیریت کند که هر چه سریع‌تر فرایند رای اعتماد به نتیجه برسد اما به عقیده من بخشی از این وضعیت کنونی و تسریع در تشکیل دولت به مدیریت از بیرون مجلس برمی‌گردد. شاید از جهت جناح مخالف دولت مطلوب نباشد اما با توجه به حساسیت منطقه و مسایل داخلی مملکت هر چه سریع‌تر دولت تشکیل شود به نفع کشور است. طبیعی است که به دلیل نامتوازن بودن کیفیت و تاثیرگذاری نهادهای حاکمیتی، نهادی که این سه قوه را هماهنگ می‌کند باید تلاش کند که امورات کشور معطل عدم وجود یا تشکیل نشدن کابینه نشود. اگر مجلس کیفی بود و کشور حزبی اداره می‌شد و سازمان و تشکیلات و برنامه وجود داشت طبعا چنین وضعی نباید می داشتیم. بخشی از وضعیت به دلیل سقوط هلی‌کوپتر رییس جمهور پیشین تحمیل شد که البته خوب مدیریت شد تا کشور معطل نباشد. الان سازمان‌های مردم نهاد و نهادهای حاکمیتی توازنشان به هم خورده، دغدغه تشکیل هرچه سریع تر دولت و روی روال افتادن معیشت مردم وجوددارد. در این وضعیت نماینده مجلس به جای برنامه خواستن برای توسعه کشور دنبال این است که در فلان زمان وزیر پیشنهادی چه مواضعی گرفته و چه تفکر سیاسی داشته است.
به ویژه اینکه این دولت با کمک پایگاه رای اصلاح طلبی توانسته برنده این انتخابات شود و حال در چینش وزرا، اگر وزیری از این طیف باشد با انواع اتهام زنی از سوی اقلیتی در مجلس مواجه می‌شود.
به نظر شما آقای عراقچی به عنوان وزیر خارجه بهتر است در هفته های ابتدایی کاری خود چه موضوعی را در اولویت قرار بدهند؟
عمدتا وزرا در هفته اول ‌گیری از معاونین کنونی یا وزیر پیشین باید بپردازند. در مرحله دوم تکمیل کردن تیم یا تشکیل تیم جدید است. در حوزه سیاست خارجی یکی از اولویت‌های دولت و آقای عراقچی موضوع رفع تحریمها برای سامان دادن به اقتصاد و معیشت مردم خواهد بود. من معتقدم تحریم درد نیست، نشانه است. مشکلاتی که با غرب، مخصوصا امریکا داریم ، واشنگتن تلاش می‌کند با سوء استفاده از ابزار تحریم ، از فشارهای حاصله اجتماعی برای حل این مشکلات استفاده کند. به دلیل تاثیر این تحریم‌ها نیز حاضر نیست از آن دست بردارد. من فکر می کنم ما باید استراتژی دو ستونه داشته باشیم. چگونگی کار با امریکا برای رفع تحریم ها به این معنی نیست که دستمان را بالاببریم اما نباید منفعل باشیم. باید با جدیت و پای کار بودن و نیرو گذاشتن و تیم تشکیل دادن برای این کار از ادامه این مسیر پیشگیری کنیم. 
شما فکر می‌کنید بهتر است که اقای عراقچی خودشان سکان مذاکرات احتمالی را در دست بگیرند یا نیروی معتمدی را منصوب کند؟  بهتر است خودش مدیریت کار را در دست بگیرد، اما تیم قوی و همه جانبه و چند کاره باید برای این کار بسازد. به عنوان نمونه، ببینید امریکا چه تعداد نفر و بخش‌هایی برای طراحی و موثرترکردن تحریم‌ها گذاشته‌است. تحریم‌ها هوشمندتر شده و چون بخش نهایی را هدف قرار داده دور زدنش مشکل شده. همین دورزدن تحریم برای اقتصاد و فرهنگ و سیاست کشور مشکل ایجادکرده. این تحریم‌ها مثل موریانه در عصای حضرت سلیمان عمل می‌کند. کم کم و ذره ذره از داخل می‌خورد و تهی می کند. در درجه اول باید تلاش کنیم این وضعیت سامان یابد. زیرا وقتی تلاش میکنیم تحریم‌ها دور زده شود ، تبعات ان از لحاظ فساد مالی و معنوی تبعات کمی نیست و باید از آن بیرون بیاییم. ضرروت دارد یک تیم قوی در وزارت امور ‌خارجه و در ارتباط با نهادها و سازمان‌هایی که از تحریم‌ها ضربه می‌بینید مخصوصا بخش خصوصی باید شکل بگیرد. یک تیم سیاست خارجی در ارتباط با مذاکرات بیرونی  و تیم دیگر متشکل از سیاست خارجی و مجموعه‌های داخلی برای مانیتور کردن تحریمها و اثرات آن بر اقتصاد کشور به طور شبانه روزی باید کار کنند. این نیازمند  ساختار جدید نیست بلکه در درون همین مجموعه‌هایی که وجود دارند می توان کار کرد. البته باید متمرکز باشند نه اینکه چند شغل و پست دیگر هم داشته باشند و حالااین کار را هم داشته باشند. علاوه بر تلاش بر رفع تحریم‌ها دنبال راه‌های جایگزین هم باشیم. با اجماع‌سازی و روش‌های یارگیری یا تعامل با شرق و اروپا و… اما این نمی‌تواند جایگزین مساله رفع تحریم‌ها باشد. در کنار تلاش برای تعامل با امریکا و رفع تحریمها باید اجماع سازی علیه ابزار تحریم را با کشورهائی که آسیب دیده اند را دنبال کنیم. برجام هنوز چهارچوب خوبی برای رسیدن به تفاهم با غرب و رفع تحریمها است. اما میدانیم تحریمهای آمریکا فقط برجامی نیست! برجام با مذاکرات متمرکز و تک موضوعی امضاء شد تا موضوع مشکلات ایران و غرب در زمینه فعالیتهای هسته ائی ایران را سامان دهد و چهارچوبی بین المللی برای آن تعیین کند. لذا حتی در صورت موفقیت برجام دیگر تحریم‌های فراملی آمریکا از قبیل موشکی، نظامی، تروریسم و حقوق بشری و تحریم‌های ملی آمریکا در چهارچوب برجام رفع و حل و فصل نمیشود. و همانگونه که دیده شد با جرایم سنگینی که به بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ بین‌المللی از سوی دادگاههای آمریکا تحمیل شد آنها از ترس پیچیدگی‌های حقوقی و پیگیری ‌های دادگاه های آمریکا به‌رغم اجرای برجام از خیر کار با ایران گذشتند. لذا ابتدا باید تلاش شود برجام تثبیت شود، کار کند و پله اول برای تفاهمات بعدی باشد. لذا من معتقد نیستم برجام کلا از بین رفته‌است. برجام حاصل همه توان دیپلماتیک دنیا بود. هم متن‌دارد و هم فرامتن. برجام رویکرد بین‌المللی گرایانه ما بود که می خواهیم در هنجارهای بین‌المللی کار کنیم. به دلیل اشتباه ترامپ که از آن خارج شد و به منافع امریکا هم لطمه زد، حتی علیه ما نتوانست یارگیری و اجماع سازی کند اما ما با استراتژی دو ستونه هم با آژانس و هم با اروپا کار کردیم. 
به نکته خوبی اشاره کردید، بحث رابطه با اروپا را در دولت جدید چطور می توان پیش برد؟
ایران و اروپا قرن‌ها حوزه تمدنی هم بوده‌اند. اروپا دروازه ما به غرب بوده و این روابط تمدنی و فرهنگی می تواند زمینه مستعدی باشد که اختلافات سیاسی را هم در پرتو آن کاهش داده و حل کنیم. در دیگر سو، خاورمیانه هم  حوزه امنیتی اروپا است و ایران نقش عمده‌ای در خاورمیانه دارد. از این ابزار و مزایا باید استفاده کنیم و رابطه معقولی با اروپا داشته باشیم. یکی از اولویت‌های آقای عراقچی چگونگی تنظیم رابطه با اروپا خواهد بود. در رابطه با اروپا یک گفتمان غالب را باید پیدا کنیم که به‌تدریج مسایل‌مان را حل کنیم. علاوه بر دیپلماسی رسمی باید دیپلماسی عمومی را هم از طریق سازمان‌های مردم‌ نهاد جلو ببریم که هم مطلوب‌تر است و هم ماندگارتر. باید با گفتمان سازی و مذاکره مشکلاتی که با اروپا داریم را حل و فصل کنیم و زمینه‌های دیالوگ مثبت را با پشت سر گذاشتن این مشکلات ایجاد کنیم.  ما سرمایه گذار عظیمی در خاورمیانه کرده‌ایم و باید به آن‌را به سودآوری برسانیم. با توجه به تحولاتی که الان در منطقه در حال وقوع هست موضوع غزه، لبنان و… این مباحث اهمیت بیشتری یافته است. زمینه دیگر کار با اروپا به مسائل هسته ائی و کار با اژانس برمیگردد که در این زمینه هم باید فنیهای ایران و اژانس بیشتر با هم کار کنند. و موضوع سوم با اروپا نزدیکی ما به روسیه و همکاری نظامی و انعکاس آن بر جنگ روسیه و اوکراین است. اینها همه باید در طرحهائی ریخته شود و روی آنها سناریو سازی شود و با آمادگی کامل گفتگوهای دوره ائی با اروپا شروع شود. البته نه مذاکره برای مذاکره که زمانش گذشته بلکه مذاکره برای حل مسائل. انشاالله!

۳۱۱۳۱۱

منبع: خبر آنلاین

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا