آمارهای عجیب به نفع شبکه سه/ برمودا و شریفی مقدم ۳۰۰ میلیون بار دیده شدند شما چطور آقای فروغی؟

حسین قره: حتماً این روزها به نظرسنجی‌ها و یا نظراتی که بر اساس داده‌های این نظرسنجی‌ها گفته شده، برخورده‌اید. یکی از نهادهایی که این روزها و بعد از تعطیلات نوروز سوار بر موج نظرسنجی‌ها به دنبال مقاصدی است که جبران مافات و گذشته کند، سازمان صداوسیما است.برنامه‌های نوروزی این سازمان اگرچه خالی از ایراد نبود، اما چون از مواضع تندوتیز دوساله گذشته برگشته و به بعضی از هنرمندان و مجریان و برنامه‌سازان فرصت داد تا باری دیگر از قاب تلویزیون با مردم ارتباط بگیرند، نسبت به سقوطی که در ماه‌های سال قبل داشت و از زیر بار برنامه‌هایی با ۷ و ۱۰ درصد مخاطب خلاص شد و بالا آمد، سریعاً مدیران این سازمان در تمامی نشست‌ها از موفقیت برنامه تحول خود سخن گفتند که از جمله آنان رئیس این سازمان، پیمان جبلی بود.
در میان تمام نظرسنجی‌های انجام شده، آخرین آن «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامه‌های صداوسیما» با تعداد نمونه‌ی ۱۷۱۵ نفر از شهروندان ۱۵ سال به بالای سراسر کشور در «هفته آخر فروردین‌ماه» سال جاری بود که جای تحلیل و بررسی دارد. چراکه نتایج و داده‌ها با آنچه در کوچه و خیابان و جای بروز افکار مردم وجود دارد، متمایز است.
نظرسنجی و مردم، مردم و شبکه‌های اجتماعی
یکی از شیوه‌های مدرن فهم شرایط جامعه، نظرسنجی و پایش افکار عمومی است که به مدیران بالادست و فرمان می‌دهد که مدیریتشآنچه میزان با خواست و اراده ملتی که از آنان رأی گرفته برکرسی قدرت (در هر سطحی) تکیه زده‌اند، مطابقت دارد. مردم چه می‌خواهند و بر اساس داده‌ها برای آینده جامعه برنامه‌ریزی کرده و هم‌افزایی جامعه و ارکان حاکمیت افزایش یابد.
اگرچه نظرسنجی‌ها تقریبی است و تحلیل داده‌ها از اصول علوم اجتماعی تبعیت می‌کند؛ اما تشکیک‌ها در داده و اطلاعات و برآمده از آنان می‌تواند به فهم بهتر موضوعات مورد نظرسنجی کمک کرده یا آنان را اصلاح کند.
یکی از مراکز نظرسنجی مستقر در ایران مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا) است. این مرکز در آخرین نظرسنجی خود درباره صداوسیما و میزان مخاطب به آمارها و داده‌هایی رسیده است که قابل تشکیک است و می‌توان درباره آن حرف زد.
این نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامه‌های صداوسیما» با تعداد نمونه‌ی ۱۷۱۵ نفر از شهروندان ۱۵ سال به بالای سراسر کشور در «هفته آخر فروردین‌ماه» سال جاری، به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده است. بنا بر گزارش این مرکز مهم‌ترین یافته‌های این نظرسنجی ازاین‌قرار است که ۲/۶۲ درصد ایرانیان، تلویزیون می‌بینند و به ترتیب شبکه ۳، آی فیلم و شبکه یک، پربازدیدترین شبکه‌های تلویزیونی هستند.
آیا این نتیجه قابل تشکیک است و از آن مهم‌تر آیا از این آمار می‌توان عملکرد این سال‌های تلویزیون که زیر نگین آقایان پیمان جبلی و وحید جلیلی اراده می‌شده است را توجیه کرد. آیا به این داده‌ها می‌توان تأکید کرد که عمل کرده آقایان و آنچه ساخته‌اند با نظر مردم مطابقت دارد.

اراده مردم در بسترهای مختلف
شاید تا یک دهه پیش بسترها برای بروز عقاید مردم اندک بود، رسانه‌های مکتوب و تصویری و رسانه‌های جریان اصلی می‌توانستند با اتکا به میزان مخاطب مدعی باشند که دو دستور کار دارند، بیان خواسته مردم و جهت‌دهی (چه مثبت و چه منفی) به افکارشان و هدایت جامعه به آنچه مطلوب است و اصلاح بعضی از باورها و… اما از دهه‌ای پیش‌تر مردم در تمام سطوح خود زبان ابراز پیدا کرده‌اند، گسترش فضای مجازی بر بستر وب و ساخت شبکه‌های اجتماعی این بستر را به وجود آورد تا کم‌کم مردم در شکل عام شبکه اجتماعی را تسخیر کرده و به بیان عقاید خود بپردازند. با این اتفاق اختیار دیگر تام و تمام در اختیار کسی نیست و شبکه‌هایی شناور و توده‌ای و ابری شکل می‌گیرد که نشان می‌دهد مردم چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را نمی‌پسندند، چه امری را تأیید می‌کنند و چه امری را پس می‌زنند و…
شبکه‌های اجتماعی خود یک خط و میزان برای صحت سنجی و برابر نهادن و قیاس با مراکز نظرسنجی شده‌اند. این را هم باید تأکید کرد که منابع نظرسنجی‌ها گاهی می‌تواند در شکل‌دهی نظرسنجی و… متغیرهایی را ایجاد کند.

وایرال شدن زیرخاکی و دیده نشدن دو سریال هفت‌سر اژدها و رستگاری
اگر قرار باشد با این ملک که امروز مردم بیشترین حضور را در شبکه‌های اجتماعی دارند، سراغ نظرسنجی‌هایی که این روزها صداوسیما و حالا ایسپا آن‌ها را تهیه کرده‌اند، رفت، می‌توان به این آمارها تشکیک کرد و از تهیه‌کنندگان و نویسندگان صورت نظرسنجی پرسید، چطور است که بعضی از سریال‌های مورد اشاره در این نظرسنجی مثل زیرخاکی در شبکه‌های اجتماعی بازتاب داشته و به اصلاح امروز وایرال می‌شود، اما تقریباً در شبکه‌های اجتماعی خبری از هفت‌سر اژدها یا رستگاری نیست. اگر این ملاک واکنش مردم باشد، دست‌به‌دست شدن بخش‌هایی که مردم دوست داشته‌اند خود یک واکنش مثبت است. اگر سه سریال با هم قیاس شوند، در فضای مجازی اختلاف دو سریال با سریال اول فرقی فاحش دارد و قابل‌مقایسه نیست. این واکنش‌ها می‌تواند نحوه پرسش‌نامه را دقیق‌تر کند و یا اصلاحی در آن ایجاد کند.
نکته دیگر این است که در این نظرسنجی دیده نشده قیاس و محبوبیت آثار است و یا صرفاً به دیدن یا ندیدن اکتفا کرده و اگر ملاک محبوبیت در پرسش‌نامه بود در خروجی این اطلاعات و داده ارائه نشده است.
نکته دیگر که می‌تواند ملاک در کنار شبکه‌های اجتماعی باشد، رسانه‌های داخلی است، در خصوص این سه سریال مطرح شده در نظرسنجی تقریباً نقد و نظر یا واکنشی گسترده‌ای نبوده است، واکنش و نقد منفی را در حدودی می‌توان دید؛ اما اخبار مرتبط با دو سریال هفت‌سر اژدها و رستگاری به‌جز رسانه‌های صداوسیما و وابسته جریانی و سیاسی بسیار کم است.

برمودا و مهمونی شبکه نسیم پایین‌تر از برنامه‌های شبکه سه
در بین برنامه‌های تولید شده که با هم قیاس شده‌اند نکته جالب اینجاست که برنامه‌های تلویزیونی، ازجمله مهمونی ساخته ایرج طهماسب با عروسک‌های که جذابی همچون آقای همساده و…، یا برنامه گفتگو محور برمودا کار کامران نجف زاده که با حواشی بسیاری همراه بود و گفتگو او با مهمان‌هایش بیشترین بازخورد را در شبکه‌های اجتماعی داشته و بخشی‌های بسیاری از آن وایرال شده است و به‌سرعت دست‌به‌دست می‌شود در این نظرسنجی در پایین‌ترین رتبه‌ها قرارگرفته‌اند. در عوض برنامه‌های شبکه سه سیما ازجمله فوتبال برتر که کمترین چرخش در شبکه‌های اجتماعی را دارد، در بالای جدول است. این نمودار را حتی می‌توان با قبل این برنامه هم مقایسه کرد. تعداد مخاطبانی که با این برنامه تماس می‌گیرند نسبت به دوره‌ای که عادل فردوسی پور آن را اجرا می‌کرد هم می‌تواند دامنه نظرسنجی را حد و حدود دهد.
اگرچه نظرسنجی‌ ایسپا نشان می‌دهد که تولیدات شبکه سه بالاتر از همه تولیدات ایستاده است؛ اما برنامه‌هایی همچون برمودا و المیرا شریفی مقدم بیشتر از ۳۰۰ میلیون بار در شبکه‌های اجتماعی دیده شدند و این درحالی است که این برنامه‌ها بخشی از تولیدات این شبکه نیستند. داده‌ها و آمارهایی که از شبکه های اجتماعی به دست می آید می‌تواند نقیضی برابر نظرسنجی باشد.
جامعه آماری، مبنای انتخاب و خروجی داده‌ها
برگزارکنندگان نظرسنجی قطعاً نقشی در تغییر نظر جامعه آماری خود نداشتند، اما انتخاب جامعه آماری یعنی همان یک هزار و هفتصد نفری که به پرسشنامه پاسخ داده‌اند و نحوه پرسش می‌تواند محل بحث باشد. مبنای انتخاب تصادفی شماره‌های تماس هم می‌تواند ما را به نتایجی برساند. فرض بگیرید اگر شما در آخرین روزهای تعطیلات فروردین از مردم بپرسید تلویزیون دیده‌اید، به دلیل تعطیلات احتمال دیدن برنامه‌های تلویزیونی وجود دارد؛ اما می‌توان سایه این ماه با بیشترین برنامه‌ها را به کل سال و یک‌نهاد تعمیم داد و تیتر زد که ۶۲ درصد ایرانیان تلویزیون می‌بینند.
آنچه مسلم است آمار ۶۲ درصد مخاطبان تلویزیون با توجه به شرایط اجتماعی و ریزش سرمایه اجتماعی این نهاد آن‌قدر بالاست که جای بحث دارد و جامعه شناسان می‌توانند با ورود به این مسئله آن را مورد نقد و بررسی قرار دهند.
اگر این نظرسنجی‌ها کنار هم گذاشته شود می‌تواند مدیران را به خطاهای راهبردی و استراتژیک بکشاند. از جمله آن می‌توان به صحبت‌های چند روز پیش پیمان جبلی رئیس صداوسیما اشاره کرد. او گفته بود: شیوه‌های علمی نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما، سابقه‌ای بیش از ۵۰ سال دارد. امسال در انتخابات پیش‌بینی مشارکت ۴۱.۷ درصدی را مرکز تحقیقات پیش‌بینی کرده بود که ۴۱ درصد محقق شد. ذائقه مصرف رسانه‌ای جامعه به‌ویژه در نسل‌های جدید تغییر کرده است. امسال بنابراین قرار گرفته که الگوها و مدل‌های نظرسنجی به‌روزرسانی شود. بخش عمده‌ای از مخاطبان صداوسیما در شهرستان‌ها و روستاها هستند، لذا صداوسیما بیش از ۸۰ درصد در روستاها و شهرهای کوچک مخاطب دارد.
آقای جبلی ۸۰ درصد از کجا آمده است
جمله آخر آقای جبلی آن‌قدر گنگ و نامفهوم است که می‌تواند چند پرسش را به همراه داشته باشد. این عدد ۸۰ درصد از کجا آمده است، ۸۰ درصد از چه جمعیت آماری، تقسیمات کشوری چیز دیگری می‌گوید، اصلاً ۸۰ درصد جمعیت ایران که در شهرهای کوچک و روستاها زندگی نمی‌کنند که بخواهند مخاطبان تلویزیون آقای جبلی باشند. شهرهای کوچک چه مقیاسی دارند، مثلاً شهرهای زیر ۱۰ هزار نفر جمعیت کوچک به‌حساب می‌آید یا شهرهای زیر ۱۰۰ هزار نفر یا ۳۰۰ هزار نفر، آن‌وقت باید از آقای جبلی پرسید اگر تعداد شهرهای کوچک و روستاهای ایران را جمع بزنیم چطور به عدد ۸۰ درصد جمعیت خواهیم رسید.
اگر این‌گونه است سهم شهرهای بزرگ از صداوسیما چه می‌شود. اصلاً مقیاس برای شناسایی یک شهر به بزرگی و کوچکی مگر اندازه و مساحت شهر است، شهر بزرگ به لحاظ وسعت بدون جمعیت معنا ندارد، به عبارتی بیابان یا جنگل یا هر چیزی است به‌غیراز شهر، شهر بزرگ تعریف دارد، میزان جمعیت به‌علاوه رشد صنایع و اقتصاد و ملاک‌های اجتماعی و زیستی، خب اگر در شهری ۱۴ میلیون از ۹۰ میلیون جمیعت ایران زندگی می‌کنند و تلویزیون هیچ برنامه‌ای برای آنان ندارد، تکلیف این ۱۴ میلیون چیست و اگر در ایران به ترتیب شهرهای بزرگ را با جمعیتشان جمع بزنیم و به عددی حدود ۶۰ درصد جمیعت کشور برسیم، آن‌وقت آن ۸۰ درصد آقای جبلی کجای معادل قرار می‌گیرد.
خطر تفسیر به رأی یک نظرسنجی و یا ترکیب عناصری در پرسشنامه‌ها می‌تواند یک فاجعه را رقم بزند، نمی‌توان با ابزار علم جدید به جنگ آن رفت و آن را از محتوا و معنا خارج کرد. مراکز نظرسنجی که سال‌ها در حال تولید علمی داده هستند باید کماکان مستقل باقی بمانند و نباید از کارشناسان این حرفه خالی شوند. مهم است که اگر نظرسنجی‌ها به نفع ما نبود، صادقانه بپذیریم و مهم‌تر است که داده‌ها را تفسیر به رأی نکنیم چون راه به بی‌راهه هم نمی‌برد.

۵۷۵۷

منبع: خبر آنلاین

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا