اگر روی فطرت خداجویی دهه هشتادیها کار نکردیم ضعف منِ پدر و مادر و جامعه است
بهگزارش خبرگزاری خبرآنلاین، انتهای خیابان الوند برای خیلیها بازخوانی خاطره است، از «کلاه قرمزی» دهه شصتیها و نسل بعد از آن گرفته، تا همه برنامههایی که با محوریت خانواده در شبکه دوم سیما تولید شد، حالا استودیو این شبکه از یک برنامه خانواده محور دیگر میزبانی میکند، اما برای لحظه سحر، سحرگاهی که قرار است سفره بندگی روزه داران برای راز و نیاز با ذات مقدس الهی پهن شود.
هنوز به اذان صبح بیستوهفتمین روز ماه مبارک نرسیده عوامل برنامه «سحر نشینی» یک به یک خودشان را به محل ضبط برنامه میرسانند، مهمانها هم آمدهاند، همه چیز برای یک شروع دیگر آماده است، «راحله امینیان» هم از راه میرسد، همگی او را با «به خانه برمیگردیم» به یاد داریم، اجرایی که خودش میگوید: «۱۷ سال مسمتر بوده است.» امینیان دعوت ما را برای گفتوگو قبول میکند اما بعد از انجام کارهای اولیه برای اجرای یک «سحر نشینی» دیگر، منشی صحنه که هماهنگیهای لازم را انجام داد گفتوگوی ما با این مجری زن شروع میشود، او شاید حالا تنها مجری زن صداوسیما باشد که اجرای برنامه سحرگاهی ماه رمضان را بهعهده گرفته است، خودش میگوید: «خط شکنی کردیم.»
متن کامل گفتوگو در ادامه آمده است.
خانم امینیان همه ما شما را با برنامههای خانواده محور به یاد داریم، چهطور شد که اجرای یک برنامه مناسبتی مذهبی برای ایام ماه مبارک رمضان را پذیرفتید؟
وقتی اجرای «سحرنشینی» به من پیشنهاد شد پاسخ دادم که کار معارفی انجام ندادهام؛ بهغیر از یک برنامه مناسبتی برای ماه محرم در شبکه سوم سیما، در تمام ۲۷ سال سابقه اجرا و در ۲۲ سالی که در شبکه ۵ سیما بودم تقریباً ۱۷ سال مستمر برنامه «به خانه برمیگردیم» را اجرا کردم، یعنی اگر مخاطب میخواهد من را ببیند باور دارد که امینیان میخواهد در حوزه خانواده حرفی بزند.
پاسخ شبکه دو و عوامل تهیه برنامه «سحرنشینی» به شما چه بود؟
به من گفتند این برنامه نه تنها معارفی نیست بلکه در گروه معارف شبکه دو سیما هم نیست و گروه خانواده در این شبکه میخواهد برنامه را تهیه کند، با صحبتها و جلسات حضوری که قبل از شروع برنامه داشتیم متوجه شدم واقعاً رویکرد برنامه متفاوت است، یعنی در بستر برنامه سحرگاهی قصد دارد یک بسته خانوادگی به مخاطب ارائه دهد، بنابراین ترغیب شدم و همکاری با سحرنشینی را پذیرفتم. تا به امروز هم محور برنامه خانواده بوده است، خانودهای که در آن هم دهه هشتادی وجود دارد، هم پدر بزرگ مادربزرگها و هم نسل میان آنها.
اولین بار است که یک زن اجرای برنامههای سحرگاهی را به عهده گرفته است نظرتان چیست؟
بله، اولین بار است که یک خانم برنامه سحری اجرا میکند، بنابراین ما در این باره خط شکنی کردیم. یک قانون نانوشته یا یک باور اشتباه وجود داشت که خانمها نمیتوانند برنامه سحر را اجرا کنند، بهنظرم اتفاقی که در شبکه دو رقم خورد، اینکه تصمیم گرفتند به یک مجری خانم اعتماد کنند ثابت کرد که باور اشتباهی وجود داشته و خانمها میتوانند این قبیل برنامهها را اجرا کنند، امیدوارم از سال آینده همه شبکههای سیما به سمتی بروند که در برنامههای سحر و افطار از مجری خانم استفاده کنند.
برنامه سحرنشینی به سیره حضرت فاطمه زهرا (س) گره خورده است، حالا که در روزهای پایانی اجرای برنامه هستیم اثرگذاری این ایده را چهطور بررسی میکنید؟
من وقتی به این برنامه اضافه شدم درباره ساختار برنامه تصمیمگیری شده بود، قرار بر این بود که محور برنامه معرفی درست و دقیق اسامی حضرت زهرا(س) باشد. اما درباره تاثیرگذاری آن اجازه بدهید از خودم شروع کنم، با اجرای این برنامه به این نتیجه رسیدم که شناخت من از حضرت زهرا(س) خیلی کم و سطحی بوده، همچنین حالا متوجه شدم شناخت ایشان در ابعاد مختلف چقدر میتواند در زندگی خانوادگی، مراودات اجتماعی و تصمیمگیریهای من موثر باشد.
دقیقا چه چیزی مد نظر شما است؟
در گذشته هر صحبتی که از حضرت زهرا(س) برای ما شده بود درباره آن بخش مظلومیت و شهادت زندگی حضرت بود، بنابراین ما چندان درباره ۱۸ سال عمر مبارک ایشان نمیدانیم، ما در برنامه دنبال این بودیم که از حضرت زهرا(س) یک الگوی امروزی برای خودمان بسازیم، الگویی که هم یک آقا و هم یک خانم میتواند از آن استفاده کند، الگویی که بر مبنای جنسیت نیست. ما در برنامه سحرنشینی هم خودمان یاد میگیریم و هم میخواهیم به دیگران یاد بدهیم که در ۱۴۰۰ سال قبل ایشان روشنفکرانه زندگی میکردند، اینکه حضرت ۱۴۰۰ سال قبل با جناب سلمان مراودات و معاشرت داشتند یعنی به من خانم و به هر آقایی میخواهند بگویند میتوانید با حفظ برخی قیدها و احکام شرعی تعاملات اجتماعی داشته باشید، قبلتر این بخش از زندگی حضرت آنقدر ثقیل و گزینهای گفته شده بود که بهگوش خیلی از افراد جامعه نرسیده بود اما «سحرنشینی» با زبان جامعه این مسائل را مطرح میکند.
بعد از این روزهای متوالی اجرا، بازخورد آن را چهطور ارزیابی میکنید؟
ما بازخوردها را از پیام مردم متوجه میشویم، یکی پیام داده که من مادر ندارم اما از این به بعد مادرم حضرت زهرا(س) شده است، یکی دیگر پیام داده من تازه متوجه شدم چه الگویی داریم، کسی پیام داده که من متوجه شدم از این به بعد برای سبک زندگی باید به زندگی حضرت مراجعه کنم. این بازخوردها نشان میدهد برنامه تا حد خوبی به رسالت و اهدافی که داشته رسیده است.
نسل جدید چهطور؟ مثلاً بازخوردی از دهه هشتادیها داشتید؟
همه ما فطرت خداجویی داریم، اما اگر ما روی فطرت خداجویی دهه هشتادیها کار نکردیم ضعف منِ پدر و مادر و جامعه است، من در دانشگاه یک معلم هستم این نسل فطرت خداجویی دارد اما ممکن است مسیر نداشته باشد، یا افراط و تفریط دیده باشد، بنابراین در بازخوردهایی که در فضای مجازی گرفتهام متوجه شدم دهه هشتادیها در کنار سایر گروههای سنی با برنامه ارتباط گرفتهاند؛ ضمن اینکه در زمان سحر خانوادهها در گروه سنی مختلف پای تلویزیون مینشینند، بنابراین واقعا جدا از اینکه خودم برنامه را اجرا کردم احساس میکنم که استقبال و بازخوردهای خوبی گرفتیم، هم از دهه هشتادیها و هم از پدرها و مادرها، و البته از بزرگترها، بنابراین متوجه شدم که برنامه ما در جذب خانواده موفق بوده است.
۲۴۵۲۴۵
منبع: خبر آنلاین