پشت پرده ساخته نشدن فیلمی درباره شهید زین‌الدین؛ ساخت فیلم سه بار متوقف شد

مهسا بهادری: پس از آنکه سینمای ایران تجربه‌های متفاوتی در بازنمایی چهره‌ شهدای دفاع مقدس داشت که در بیشتر آن‌ها موفق هم بود حالا در جدیدترین محصول سازمان اوج فیلم مجنون اولین ساخته مهدی شامحمدی درباره زندگی شهید مجید و مهدی زین‌الدین است که در چهل‌و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر اکران شد.
به همین بهانه به گفت‌وگو با عباس نادران، تهیه‌کننده این فیلم سینمایی پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.
پروسه ساخت فیلم سینمایی «مجنون» چقدر زمان برد؟
ان‌شاالله که همین اتفاق افتاده باشد. پروسه تولید «مجنون» برای من نزدیک ۴ سال پیش اتفاق افتاد. ما ۴ سال پیش با موسسه اوج برای ساخت «مجنون» با کارگردان دیگری خیز برداشتیم ولی وقتی من آن فیلم‌نامه را خواندم، احساس کردم که فیلم خوبی از آن درنمی‌آید. زندگی شهید مهدی زین الدین برای تصویری شدن بسیار زندگی سختی بود و فراز و فرودهای زیادی داشتو برای این که اثری دراماتیک شود بسیار پیچیده بود، ماجراهایی مثل تبعید پدرشان و آن زمانی که معاون حسن باقری بودند و… از این دست اتفاقات بود. ما ۳-۴ سال پیش نتوانستیم آن کار را انجام دهیم و بعد از مدتی رفت و آمد به دوستان گفتم از این فیلم‌نامه، فیلم خوبی در نمی‌آید، پیشنهادم این بود که زمان خوبی برای پژوهش بگذاریم تا بتوانیم به فیلم‌نامه بهتری برسیم، چون برای آقا مهدی احتمالا فقط یک بار فیلم ساخته خواهد شد حیف است که عالی نباشد و بهتر بود که به یک متن قدرتمندتر برسیم. ۳-۴ سال درگیر کارهای دیگری بودم تا آن که به من گفتند ما به یک فیلم‌نامه رسیدیم، بیا باهم درباره‌اش گپ بزنیم چون تصمیمان برای ساختن زندگی آقا مهدی جدی است. نسخه‌ای که علیرضا نصیری نوشته بود را که خواندم گفتم این فیلم‌نامه از حیث یک موقعیت مرکزی خیلی جذاب است اما تحت تاثیر فیلم دیگری است که این سال‌ها خیلی سرو صدا کرده و پیشنهاد من این است که آن را با حفظ این موقعیت مرکزی بنویسیم. ما تقریبا ۵-۶ ماه وقت گذاشتیم و موقعیت عملیات خیبر را حفظ کردیم و تمام قسمت‌های دیگر را دور ریختیم. باید خیلی صمیمانه از امیرحسین عسگری تشکر کنم، وقتی من به او گفتم ما می‌خواهیم فیلم آقا مهدی را بسازیم و به تو احتیاج داریم گفت من برای آقا مهدی می‌آیم، آمد وتا نیمه فیلم‌برداری هم قدم به قدم با ما همراه بود. این اتفاق که برای من افتاد، در واقع احساس کردم لطفی بود از آقا مهدی به من و همکاران و خانواده‌ام که اجازه داد ما فیلمش را بسازیم.

خانواده شهید زین‌الدین چقدر از این اثر رضایت دارند؟
من اگر بخواهم صراحتا این سوال را جواب دهم رضایت خانواده‌های شهدا تقریبا هیچ وقت ممکن نیست. من این را خدمت خانواده آقا مهدی گفتم که اگر ما بهترین و شبیه‌ترین و نزدیک‌ترین چهره، صورت و تصویر به آقا مهدی را هم بسازیم برای شما آقا مهدی نمی‌شود، او درکنار شما سال‌ها زندگی کرده است و ما هم این توقع را نداریم وفقط می‌خواهیم تلاش کنیم به ساحت او نزدیک شویم آن هم از طریق فیلم‌ها، مستندات، خاطرات و کتاب‌ها. در خصوص فیلم‌ها ومستندات هم دستمان خیلی بسته بود، چون برخلاف شهدای دیگر مثل شهید باکری از آقا مهدی به ندرت آرشیو تصویری وجود دارد. ما در «مجنون» سعی کردیم به سمتی برویم که تصویر یک قهرمان ملی را خلق کنیم چیزی که با نگاه به مخاطب دهه ۸۰ و ۹۰ احساس می‌کردیم نیاز امروز جامعه است؛ یعنی نسلی که هیچ خاطره‌ای از جنگ ندارد و برایش اسم مهدی زین الدین در حد یک اتوبان شرق تهران است و اصلا هیچ تصویری ندارد. ما از ابتدا با کارگردان و نویسنده سعی کردیم تصویری را از قهرمان خلق کنیم که پایش روی زمین باشد و چیز رویایی، دست نیافتنی و فرشته‌گونه نباشد.
سجاد بابایی تا چه اندازه در به ثمر نشستن این پروژه نقش داشت؟
من فکر می‌کنم بدونِ سجاد بابایی این فیلم به این نقطه نمی رسید خصوصا سجاد در پیش تولید و طول فیلم برداری شدیدا با خودش خلوت و مراقبت داشت که اصلا اجازه ندهد که از این فضا روحی و روانی و کارکتر فاصله بگیرد.
چالش‌های شما برای باورپذیری بیشتر فیلم چه بود؟
جدی‌ترین چالش ما در ساخت «مجنون» این بود ما در همان ابتدا و در مرحله پیش تولید با طراح صحنه و کارگردان به این نتیجه رسیدیم که اساسا امکان ساخت این فیلم در شهرک دفاع مقدس یا هیچ لوکیشن مشابه دیگری در اطراف تهران وجود نداشت و ما باید به جنوب می‌رفتیم و در آبادان فیلم برداری می‌کردیم. کار کردن در خوزستان علاوه براین که محسنات خودش را دارد ولی سختی‌های خاصی مثل باران‌های موسمی و زمستان سخت دارد. فیلم‌برداری ما تا اوایل بهار هم طول کشید و ما زمستان سرد و تابستان گرم و چنین مشکلاتی را آن‌جا داشتیم، کما این‌که دستیابی به لوجستیک مورد نیاز درآن‌جا خیلی سخت بود؛ البته من در این‌جا باید از «تیپ حجت» تشکر کنم که با تمام وجودش درکنار تجربه خوبی که از «موقعیت مهدی» داشت و کاملا سینمایی شده بود، هر چیزی که می‌خواستیم را در اختیارمان قرار می‌داد، اگر تیپ حجت نبود احتمال این که «مجنون» ساخته شود خیلی کم بود.
با توجه به این‌که معمولا خانواده شهید از فیلم‌هایی که برای شهدا ساخته می‌شوند ناراضی هستند چطور رضایت خانواده شهید زین الدین را به دست آوردید؟
دوستان درباره آقا مهدی ادعای مالکیت هم داشتند و می‌گفتند اگر کسی قرار است از آقا مهدی فیلم بسازد باید ما باشیم و کسی از بیرون نباید این کار را انجام دهد. سه بار پروژه آقا مهدی کلید خورده بود و تا پیش تولید رفته بود اما همان دوستان، جلوگیری کرده بودند. ما اولین بار که به سپاه قم لشکر ۱۷ که آقا مهدی در زمان جنگ فرمانده‌اش بود رفتیم، گفتند اگرمی‌خواهید واقعا این فیلم را بسازید آن را شروع کنید ولی به کسی چیزی نگویید چون ما این‌جا تجربه شکست خوردن پروژه آقا مهدی را زیاد داشتیم که دیگر برایمان اصلا باور پذیر نیست که فیلم آقا مهدی ساخته شود. ما هم رفتیم وبه کارمان پرداختیم وبه هیچ کسی چیزی نگفتیم در نهایت در طول فیلم برداری به گوش خانواده شهید رسید و بلافاصله ما با آن‌ها ارتباط گرفتیم و از طرف سازمان اوج قرار گذاشتیم و رفتیم به دیدنشان ومن به حاج خانم (مادر شهید ) تعهد دادیم (البته ما حساسیت‌های حاج خانم را می‌شناختیم او به حاج قاسم گفته بود اگر قرار است فیلمی ساخته شود باید مجید هم در آن باشد و او هم پسرم بوده) و گفتیم ما فیلم را تمام می‌کنیم و می‌آوریم برایتان و اگر شما دیدید که فیلم بر مبنای واقعیت نیست هرجایش را که بگویید حذف می‌کنیم فقط لطفا اجازه دهید ما کارمان را انجام دهیم و شما محصول نهایی را ببینید. در این ۱۵ روز اخیر که فیلم اصلاح رنگ و موسیقی شد آن را دیدند و خوشبختانه راضی بودند، البته حاج خانم گلایه‌ای دارند که به نظرم بسیار به حق است و تنها نکته‌ای که به ما گفتند این بود که پسران من از این‌ها خوشگل‌تر بودند.

در نشست عنوان کردید که حاج قاسم ساخته شدن این فیلم را خواسته اما در جلسه شرح نداید که چه چیزی را مستقیما در جلسه مشترک از شما خواستند؟
بله، البته در آن جلسه به من نگفتند و در تعطیلات عید با من تماس گرفتند و از من خواستند که به دفتر بروم. تصور حاجی این بود که ما به سمت «ایستاده در باد» برویم و از آن ماجرا داکیودراما بسازیم اما در طی پروسه ۲-۳ بار این جریان تغییر کرد. جرقه پیش تولید این فیلم زمانی خورده شد که حاجی به شهادت رسید.
سازمان اوج نقش سرمایه‌گذاری در فیلم شما را داشت؟
بله سازمان اوج نقش ۱۰۰درصدی سرمایه گذاری داشته است.
نقش پررنگ نهادها در سرمایه‌گذاری تا چه اندازه می‌تواند مفید و موثر باشد و تا چه میزان ممکن است به تهیه‌کنندگان بخش خصوصی آسیب‌رسان باشد؟
برخی پروژه‌ها هستند که اگر سازمان‌های دولتی حمایت نکنند، اصلا امکان ساختشان برای تهیه کننده خصوصی وجود ندارد؛ یعنی تصوراین‌که فیلمی در ابعاد و اشل «مجنون» با یک تهیه‌کننده یا چند تهیه‌کننده خصوصی ساخته شود اصلا باورپذیر نیست. نهادها جایی می‌توانند آسیب‌رسان باشند که تخصص لازم در تهیه فیلم و مهم‌تر در فیلم‌نامه نداشته باشند. ما متاسفانه در این سال‌ها شاهد شکست برخی پروژه‌ها بودیم که سفارش دهندگانشان سازمان‌های دولتی بودند، اما به علت عدم اعتماد به سازمان‌های فرهنگی دچار چالش شدند. سوره، فارابی، اوج و .. کارشان تولید فیلم سینمایی است، اما من به شدت با این مخالفم که هر سازمان برای خودش معاونت سینمایی داشته باشد این اساسا معنی سازمان سینمایی را نفی می‌کند، سازمان سینمایی یعنی جایی کهه متشکل از متخصصین حوزه سینما و افراد فیلم‌نامه فهم و… باشد. اصلا پروسه تولید پروژه‌ها پروسه‌ای است که مختصات خودشان را دارد، این‌که همه سازمان‌ها بخواهند در این مقوله ورود کنند قطعا غلط است، اما غیر از این قابل تصور نیست که برخی سازمان‌ها برای پروژه‌های این‌چنینی که ملی و استراتژیک هستند ورود کنند.
۲۴۵۲۴۵

منبع: خبر آنلاین

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا