هویت ایرانیان زیر قلم نقاشان؛ از فرشچیان تا سپهری و دیگران

حسین قره: قصه نقاشی یا نگارگری یا به قول بهرام بیضایی «مانی‌واره» تاریخی طولانی دارد، چه آن دوره‌ها که نقش و نقاشی ممنوع بود و حرام؛ چه آن دوره‌ها که به عالم خیالِ خلاق ایرانی راه یافت و شاعران کار آنان را روایت کردند. خیام آفرینشگر را نقاشی ازلی_ابدی دانست و از او پرسشی بنیادی کرد که «هرچند که رنگ و بوی زیباست مرا/ چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا/ معلوم نشد که در طربخانۀ خاک/ نقاش ازل بهر چه آراست مرا».
زمینی‌تر از خیام، سعدی سرود که: «صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین/ یا صورتی برکش چنین یا توبه کن صورتگری»؛ و در غزلی دیگر در اوصاف یار و حال نقاش می‌گوید که: «نقاش که صورتش ببیند/ از دست بیفکند تصاویر» ابیات درباره نقش و نقاش و صورتگر و نگارگر در شعر فارسی بسیار است و اگر همه این ابیات در کنار هم چیده شود، نحوه نقاشی و کار هنرمند نقاش در دوره‌های متفاوت تجسم می‌یابد.
نقاش و نقاشی ایرانی در مسیر این تاریخ هر جا که پرده و دیوار با ابعاد بزرگ اجازه حضورش را داد، خود و اثرش را در آن ابعاد متجلی کرد، همچون کاخ چهل‌ستون و… و اگر فرصتی این‌چنین نبود در کتاب‌ها، شاهنامه‌ها و گلستان‌ها و … استمرار و حیات یافت.
در دوران قاجار و پس از جنگ‌های ایران و روس و شکست‌های مکرر تا مرگ عباس میرزا و سلطنت ناصرالدین‌شاه التهاب و تصادم فرهنگی با غرب در همه حوزه‌ها بالا گرفته بود. روزنامه‌نگاران مقالات تند می‌نوشتند و نقاشان دربخانه همایونی راه و رسم دیگری را در پی گرفته بودند. کمال‌الملک از نگارگری شاهزادگان با آن همه ستاره‌های قلابی بر سینه‌هایشان دست برداشت و متأثر از نوع نقاشی فرنگی از جمله رامبراند در کوچه و بازار به دنبال خلق و ثبت لحظه‌های مردمان بود و شاگردانش از جمله استاد اسماعیل آشتیانی نیز راه او را رفتند.

با ورود به سده جدید و سلطنت سردار سپه و تاج‌گذاری او با همت تیمورتاش، حال و هوای نقاش و نقاشی ایرانی دگرگون شد. کسانی که در این سال‌ها تا قبل از اوج‌گیری جنگ جهانی دوم و خلع پادشاهی رضاشاه به دنیا آمدند، راه و رسم دیگری برای نقش و نگارگری پیدا کرده بودند. آنان متأثر از نقاشان بلندآوازه غرب – که حیرت‌زده از نگاره‌های شرقی بودند- سر در جِیب مراقبت خود فروکردند و گوهرها یافتند.

نقاش: محمود فرشچیان

فرشچیان؛ غنای سنت نگارگری
محمود فرشچیان، انگار جان عرش و فرش ایرانی را یافته بود و شاعران میگسار و عارفان سر به یار را در خمش‌های «گوی و چوگان» تصویر می‌کرد. او از تذهیب ضریح مضجع اولیا تا روایت عاشورا را در استمرار نگارگری ایرانی ساخت. اهل فرنگ به این هنر Miniature (مینیاتور) یا هنر کوچک یا خُرد نگارگری می‌گفتند و او آن را بزرگ و در جایگاه خود قرار داد. بی‌شک فرشچیان (الفاظی همچون استاد و … برای این هنرمندان کم است و نامشان فخری بیش از این دارد) سنت را ادامه داد و همچون خوشنویسان به غنای میراث افزود، نوآوری‌های او استغنایی بود بر آنچه تا پیش از آن داشتیم.
نقاشیخط؛ حظ از خط و نقاشی
از میان نقاشان در همان نهضت فکری که می‌خواستند از درون خود چیزی را بیابند و به تصویر بکشند، عده‌ای خط ایرانی را به نقاشی پیوند زدند و شکوفه آن، نقاشیخط (تلفیق خط و نقاشی) شد. هنری که غایت و کمالی غریب یافت و تمام ایرانی بود و تمام جهانی، انسان ایرانی مدرن می‌توانست از لابه‌لای تک «حرف» های نستعلیق، توأمان و طغرا و مسلسل و… با کشش‌ها و قامت‌های کشیده، با الف‌ها و یاهای تمت از میان قوس‌ها و نقطه‌های خوش تراشیده، خودش را پیدا کند.
این نهضت بسیار پیرو داشت و تبریزی و پیلارام، افجه‌ای، زنده رودی، مافی و احصایی از احیا کنندگان این ساختار (فرم) ایرانی بودند.

نقاش: نصرالله افجه‌ای

بیابان‌های ایران با گنبدهای فیروزه‌ای
در میان نقاشان دیگر هم کسانی بودند که بوی خاک کویرهای ایران با نگین گنبدهای فیروزه‌ای مستشان می‌کرد و لبریز از نقش زدن و تصویر کردن و کشیدن، شدند. هنرمندانی که قوس طاق‌های معماری ایرانی از دوره ساسانی تا اسلامی که هندسه اش مقرنس‌هایی (به مقرنس آهوپا هم می‌گویند)با گل‌های هشت پر و چهارپر، شمسه و گوشواره ساخته بود را دیدند و تلاش کردند تا روح آن را روی بوم بازسازی کنند؛ که ماهرترینشان کلانتری بود و ترقی جاه و دیگران. در همین دسته منیره فرمانفرمایان با آینه‌هایش پای هندسه را به زیبایی و هنر کشاند.
از میان مدرن‌ها که به گذشته راه نداشتند و سعی در تصویر تجدد محض داشتند یکی هانیبال الخاص بود، نقاش چپی که آثارش بی ردی از سیاست نبود و در همین حراج کاری از اوست که شاعر نوگرا نیما یوشیج را در میان تاریکی و زندگی تصویر کرده است. در همین دسته که تفکر هنری را ذیل رویدادهای جهانی و جهانی شدن می‌دیدند و می‌بینند یکی آیدین آغداشلو است که با کاری از کلاسیک‌های غربی تصویری مدرن و تصوری پست‌مدرن را بازسازی می‌کند. اگرچه او در شناسنامه کاری‌اش شمایلی اسطوره‌ای از بنیان‌گذار جمهوری اسلامی آیت‌الله‌العظمی خمینی با ذوالفقار علی بن ابی‌طالب دارد.

نقاش: پرویز کلانتری

در بنارس سر هر کوچه چراغی ابدی روشن بود
در میان همه ی این بازگشت به خویشتن، بازگشت دو نفر آبستره (تجریدی) بود. یکی از آنان سهراب سپهری است که معلوم نیست چرا در این روزگار آثارش قیمت‌های سرسام‌آوری می‌خورد. درخت‌های او که نه سرشاخه‌های سرسبزش معلوم است و نه ریشه‌های زخمتش، نظر همه را جلب کرده است. این تکه از جان درخت سر در عرفان شرقی دارد که از بودا تا عطار راه می‌برد و نشان دارد. اگر برای همه سایه‌سار درخت اهمیت دارد و یا برای عده‌ای ریشه‌ها، سهراب آن تنه‌ی بی‌ادعا که بار همه را بر دوش می‌کشد، تصویر می‌کند. نقاشی‌های سهراب عجیب ایرانی است و بیابان‌ها و باغ‌های شهرش کاشان در آن متجلی است. او که در عرفان شرقی مستغرق است و در اشعارش در بنارس سر هر کوچه چراغی ابدی می‌بیند و در حوضچه اکنون رواقیون آب‌تنی می‌کند، برای حضور مطلق وجود و بود، راهی جز سوارشدن بر قطارهای مختلف نمی‌بیند و در حالات و مقامات به‌جایی می‌رسد که صدای پای آب را می‌شنود و وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرد.

نقاش: سهراب سپهری

رد حکمت نور در سبزها و طلایی‌های جعفر روحبخش
هنرمند دیگری که در انتزاع ایرانی غرق است، جعفر روحبخش است با مطلق رنگ‌های ایرانی، از تمام آبی‌ها و فیروزه‌ای‌ها، با کبوتران عاشق که در پنجره زندگی نشسته‌اند و حضور دارند. روحبخش نور را به‌عنوان عنصر اصلی هنر و فرهنگ ایرانی در آثارش بازتاب می‌دهد. نور و خورشید که مهرِ مهرپرستان است که حافظ فرمود:
ز دوستان تو آموخت در طریقت مهر
سپیده‌دم که صبا چاک زد شعار سیاه
و یا آنجا که گفت:
گفتم ز مِهروَرزان رسمِ وفا بیاموز
گفتا ز خوب‌رویان این کار کمتر آید

نقاش: جعفر روحبخش

اگرچه در این حراج آثار هنرمندان دیگری نیز حضور دارد اما فرصت اجازه پرداخت به همه آثار ارائه شده را نمی‌دهد.
پ.ن در این حراج یکی از آثار سپهری ۲۰ تا ۲۲ میلیارد تومان قیمت‌گذاری شده و یکی از آثار فرشچیان ۷ تا ۸ میلیارد تومان و سایر آثار نیز از ۲۰۰ میلیون تومان تا ۶ میلیارد تومان قیمت‌گذاری شده است؛ که هیچ‌کدام ارتباطی با کیفیت آثار و … ندارد یا ارتباط بسیار کمی دارد و دلایل قیمت‌گذاری بسیار است و بازار در آن نقش بازی می‌کند.

۵۷۵۷

منبع: خبر آنلاین

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا